سعید انواری؛ سنا فیروزه
چکیده
مسئله: متکلمین و فلاسفه، اکثرا زنان و مردان را در عقل نظری یکسان دانسته و در عقل عملی متفاوت به شمار آوردهاند. این دیدگاه با مبنای روحانیة الحدوث بودن نفس سازگار است که تفاوت زن و مرد را بر اثر جایگاه اجتماعی ایشان و در حوزۀ عقل عملی دانسته است. اما از آنجا زن و مرد از لحاظ ویژگیهای جسمانی متفاوت هستند، بر اساس نظریۀ جسمانیة الحدوث ...
بیشتر
مسئله: متکلمین و فلاسفه، اکثرا زنان و مردان را در عقل نظری یکسان دانسته و در عقل عملی متفاوت به شمار آوردهاند. این دیدگاه با مبنای روحانیة الحدوث بودن نفس سازگار است که تفاوت زن و مرد را بر اثر جایگاه اجتماعی ایشان و در حوزۀ عقل عملی دانسته است. اما از آنجا زن و مرد از لحاظ ویژگیهای جسمانی متفاوت هستند، بر اساس نظریۀ جسمانیة الحدوث بودن نفس، لازم است تا نفس ایشان در عقل نظری نیز با یکدیگر اختلاف داشته باشد. هدف: این پژوهش نشان میدهد که لازمة پذیرش نظریۀ جسمانیة الحدوث بودن نفس، تاثیر جنس زنان و مردان بر جنسیت ایشان است. روش: در این مقاله با استفاده از شیوۀ گردآوری اطلاعات، مبانی و نتایج نظریات خواجه نصیر الدین طوسی به عنوان یکی از متکلمان که به روحانیة الحدوث بودن نفس قائل است با ملاصدرا که قائل به جسمانیة الحدوث بودن نفس است مورد مقایسه قرار گرفته است. یافتهها: بر این اساس نشان داده شده است که بر اساس دیدگاه جسمانیة الحدوث بودن نفس، زنان و مردان به دلیل تفاوت در جنس، دارای تفاوت ادراکی (عقل نظری) هستند که باعث پیدایش تفاوت در جنسیت (عقل عملی) ایشان میشود. نتیجه: لذا تفاوت زنان و مردان تنها ناشی از وظایف اجتماعی متفاوت و اموری عرضی در حوزۀ عقل عملی نیست.
کاووس روحی برندق؛ اسماعیل شعبانی کامران
چکیده
مسئله: این پژوهش به بررسی و نقد دیدگاههای نواندیشانی همچون دهلوی، جابری و سروش درباره مسئله معراج پیامبر اکرم (ص) میپردازد و با استناد به تفاسیر قرآن و سایر دیدگاههای انتقادی، آنها را ارزیابی میکند. هدف: دستیابی به درکی صحیح و جامع از نحوه وقوع معراج پیامبر اکرم (ص) است. روش: این پژوهش در مرحله گردآوری داده ها، به شیوه کتابخانهای ...
بیشتر
مسئله: این پژوهش به بررسی و نقد دیدگاههای نواندیشانی همچون دهلوی، جابری و سروش درباره مسئله معراج پیامبر اکرم (ص) میپردازد و با استناد به تفاسیر قرآن و سایر دیدگاههای انتقادی، آنها را ارزیابی میکند. هدف: دستیابی به درکی صحیح و جامع از نحوه وقوع معراج پیامبر اکرم (ص) است. روش: این پژوهش در مرحله گردآوری داده ها، به شیوه کتابخانهای انجام شده و در مرحله طبقه بندی و استناد داده ها، از نوع اسنادی است که بر اساس متون پژوهشی، شامل کتابها، مقالات و دیگر منابع معتبر است و از نظر تجزیه و تحلیل، روش پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کیفی است که در آن دیدگاههای نواندیشان و مفسران با رویکردی تطبیقی و انتقادی مقایسه و با بهرهگیری از استدلالهای منطقی و شواهد متنی، نقد و بررسی میشود. یافتهها: تحلیلهای انجامشده نشان میدهد که نواندیشان، معراج را تجربهای روحانی یا رؤیاگونه تلقی میکنند که در بستر خواب رخ داده است. در مقابل، مفسران قرآن، بهویژه علامه طباطبایی، با استناد به آیات قرآن، روایات و مبانی عقلی، معراج را رخدادی واقعی میدانند که در دو مرحله، یعنی در خواب و بیداری، به وقوع پیوسته و افزون بر بُعد روحانی، جنبه جسمانی نیز دارد. نتایج: پژوهش نشان میدهد که دیدگاه نواندیشان با دیدگاه مفسران، بهویژه نظر علامه طباطبایی، همخوانی ندارد. این دیدگاه از جنبههای مختلف مورد نقد قرار گرفته است، از جمله: عدم تطابق با ظاهر آیات قرآن و روایات متواتر، و همچنین ناسازگاری برخی استدلالهای نواندیشان با مبانی عقلی و فلسفی.
محمود شالویی
چکیده
روزبهان بقلی شیرازی، به قرآن و حدیث توجه بسیار داشته و با توجه به اندیشه و آثارش اعتنای او به کشف و شهود خویش به چشم میآید. او به وحی به عنوان الهام غیبی حضرت حق و پیامبران اعتقاد دارد و کشف و شهود عارفان را نیز لطف و مرحمتی الهی میداند. مسأله تحقیق بررسی جایگاه وحی و شهود دراندیشه روزبهان بقلی است که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شدهاست. ...
بیشتر
روزبهان بقلی شیرازی، به قرآن و حدیث توجه بسیار داشته و با توجه به اندیشه و آثارش اعتنای او به کشف و شهود خویش به چشم میآید. او به وحی به عنوان الهام غیبی حضرت حق و پیامبران اعتقاد دارد و کشف و شهود عارفان را نیز لطف و مرحمتی الهی میداند. مسأله تحقیق بررسی جایگاه وحی و شهود دراندیشه روزبهان بقلی است که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شدهاست. حقیقت وحی و معرفت وحیانی از جمله اموری هستند که از قلمرو حس انسان خارج است و در دسترس عقل قرار نمیگیرد. از آنجا که چنین معرفتی در دسترس معدود افراد بشر قرار گرفته، به راحتی زوایای مبهم آن قابل درک نیست. پس از بررسی این نتایج به دستآمد که بین وحی و کشف و شهود عرفانی، تقابل به تباین است، زیرا مقام نبوّت و رسالت عطیهای الهی است که با جهد واکتساب بهدست نمیآید، هر چند جهد و اکتساب در آمادگی نفس برای قبول آثار وحی لازم بهشمار میآید، ولی خود وحی، هدیهای الهی است که نصیب هر شخصی نخواهد شد. مقام و مراحل کشف و شهود عرفانی برای همه انسانها ممکن و میسر است که در صورت مکاشفه و مشاهده، شخص سالک باید مکاشفات و مشاهدات خود را با کشف تامّ نبی و اولیاء الهی بسنجد که در برخی از موارد احتیاج به تعبیر دارد، ولی وحی، امر صریح و سریعی است که خود آن هرچه که باشد حجت است و تعبیر در آن راه ندارد. روزبهان معتقد است که محتوای وحی با الهام و کسب آن اختلافی ندارد.
محمود صیدی؛ مجید بیگی؛ صالح حسن زاده
چکیده
اهل حدیث براساس حدیثی اعتقاد برآن دارند خداوند نسبت به ادراک وباور مومنان تغییر می نماید ابن عربی ایده رویت خداوند را از سوی متکلمان اشعری مسلک پذیرفته و در رویکردی ابداعی نظریه تحول الهی به صورت اعتقادات و باورهای مومنان را نیز بدان افزوده است بنیان این نظریه، حدیثی است که در منابع روائی اهل سنت نقل گردیده وبطور کلی تبدیل به یکی از ...
بیشتر
اهل حدیث براساس حدیثی اعتقاد برآن دارند خداوند نسبت به ادراک وباور مومنان تغییر می نماید ابن عربی ایده رویت خداوند را از سوی متکلمان اشعری مسلک پذیرفته و در رویکردی ابداعی نظریه تحول الهی به صورت اعتقادات و باورهای مومنان را نیز بدان افزوده است بنیان این نظریه، حدیثی است که در منابع روائی اهل سنت نقل گردیده وبطور کلی تبدیل به یکی از باورهای اهل حدیث شده است این مقاله با هدف نقد وبررسی این نظریه براساس مبانی کلامی شیعه در راستای تبیین دقیق عقاید شیعه به روش تحلیلی توصیفی در رویکرد تطبیقی به تحلیل وبررسی نظریه تحول خدواند در اندیشه اهل حدیث وابن عربی پرداخته است و آنگاه با مبانی کلامی امامیه به نقادی آن اقدام نموده است یافته های تحقیق مبیّن آن است حدیث تحول به جهت عدم نقل آن در منابع شیعه و ختم کلیه اسناد آن به ابوهریره و مغایرت آن با مباحث عقلی و محکمات قرآنی قابل اعتماد نیست نتایج بحث چنین است نظریه تحول با اصل مجرد بودن و جسمانی نبودن خداوند سازگار نمی باشد همچنین ابن عربی و شارحین او اعیان ثابت را مقتضی تحول خداوند می دانند ولی اعیان ثابت به دلیل ثبات و عدم تغییر مقتضی ثبات و یکسانی تجلیات خداوند می باشد و نسبت به باور مومنان تغییر نمی کنند.
فردین دارابی میدانی؛ محمد شعبانپور
چکیده
مسئله جاودانگی عذاب در جهان واپسین، یکی از موضوعات مهم و چالشبرانگیز در علوم اسلامی است که به مفاهیمی چون رحمت الهی، عدالت و فطرت انسانی ارتباط دارد. حکیمان الهی خداوند را خیر مطلق و دارای رحمت واسعه میدانند، در حالی که فطرت انسانی بر اساس آیه «و نفخت فیه من روحی» به سنخ الهی مرتبط است. از اینرو، خطاهای انسانی بهعنوان مسائل ...
بیشتر
مسئله جاودانگی عذاب در جهان واپسین، یکی از موضوعات مهم و چالشبرانگیز در علوم اسلامی است که به مفاهیمی چون رحمت الهی، عدالت و فطرت انسانی ارتباط دارد. حکیمان الهی خداوند را خیر مطلق و دارای رحمت واسعه میدانند، در حالی که فطرت انسانی بر اساس آیه «و نفخت فیه من روحی» به سنخ الهی مرتبط است. از اینرو، خطاهای انسانی بهعنوان مسائل عرضی تلقی میشوند که تنها حالتهای پلیدی را بر فطرت او میافزایند و پس از عذاب، انسان به فطرت پاک اولیه خود بازمیگردد. برخی اندیشمندان اسلامی با استناد به متون دینی، نیازی به خلود در عذاب نمیبینند و این دیدگاه را به چالش میکشند. ابن عربی با تأکید بر وحدت وجود و رحمت الهی، معتقد است که عذاب دائمی برای هیچکس وجود ندارد و در نهایت همه مخلوقات به رحمت خداوند باز خواهند گشت. او باور دارد که خطاهای انسانی نمیتوانند بر فطرت الهی انسان تأثیر دائمی بگذارند و عذاب، مرحلهای از تکامل روحی است. در مقابل، علامه طباطبایی بر جاودانگی عذاب تأکید دارد و آن را با عدالت الهی سازگار میداند. او معتقد است که عذاب و نعمت در آخرت به حالات نفس وابسته است و اگر نفس بهصورت ملکه درآید، عذاب جاودان خواهد بود. این دو دیدگاه، هرچند در اصول کلی متفاوت هستند، به تبیین ابعاد مختلف مسئله جاودانگی در عذاب میپردازند و نیاز به فهم عمیقتری از آموزههای دینی و تأملات فلسفی و کلامی را نشان میدهند.
حسین عارفی نیا؛ محمد رضاپور؛ مصطفی سلطانی
چکیده
چگونگی رستاخیز انسان در محشر از مباحث مهم مربوط به معاد در بین مذاهب است. این مقاله با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای به روش تحلیلی ـ مقایسهای در مقام جواب به این سؤال است که از منظر امامیه و ماتریدیه، رستاخیز انسان در قیامت به صورت اعاده عین معدوم خواهد بود یا تجمیع اجزاء پراکنده خواهد بود؟ به گونهای که اعاده و برگشت انسان ...
بیشتر
چگونگی رستاخیز انسان در محشر از مباحث مهم مربوط به معاد در بین مذاهب است. این مقاله با گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای به روش تحلیلی ـ مقایسهای در مقام جواب به این سؤال است که از منظر امامیه و ماتریدیه، رستاخیز انسان در قیامت به صورت اعاده عین معدوم خواهد بود یا تجمیع اجزاء پراکنده خواهد بود؟ به گونهای که اعاده و برگشت انسان پس از پراکنده شدن اجزاء و یا نیست شدن برخی یا تمام عناصرش، به صورت عین آن اجزاء دنیوی خواهد بود یا مثل آن اجزاء دنیوی خواهد بود؟ هدف پژوهش، تطبیق و مقایسه دیدگاه متکلمان دو مکتب امامیه و ماتریدیه است. بر اساس یافتههای این پژوهش، اکثر متکلمان امامیه بر امتناع اعاده معدوم معتقد بوده، و در نتیجه حشر انسان در قیامت با بقاء اجزاء عنصری، عینِ آن عناصر دنیوی؛ و با قول به فناء اجزاء دنیوی، مثلِ آن عناصر در آخرت خواهد بود. بر خلاف عده کمی از متکلمان امامیه و اکثر متکلمان ماتریدیه بر جواز اعاده معدوم معتقد شدند؛ آنان با تبعیت از ادله نقلی، رستاخیز انسان را با توجه به قدرت کامله خداوند، به صورت حشرِ عینِ اجزاء اصلی و فرعی (و نه مثل) دانستند. بنابراین از آنجایی که ادله عقلی و نقلی نشاندهندهیِ زوال و فانی بودن تمام عناصر مادی عالم است، قول «متکلمان فیلسوف مشرب امامیه و برخی از دانشمندان ماتریدیه» مبنی بر «فناء اجزا اصلی و فرعی انسان، و بقاء نفس و روح» با قواعد عقلی و نقلی موافقت و سازش بیشتری دارد.
فاطمه طاهری زاده؛ محمد معینی فر
چکیده
سجاد(ع) در یکی از بحرانیترین دورههای تاریخ اسلام، یعنی دوران پس از عاشورا و حاکمیت استبدادی بنیامیه، با بهرهگیری از شیوه تقیه، توانست گامهای مؤثری در جهت حفظ و گسترش مکتب تشیع بردارد. ایشان با درک عمیق از شرایط سیاسی و اجتماعی، از تقیه نهتنها بهعنوان وسیلهای برای حفظ جان خویش و پیروانش، بلکه بهمثابه ابزاری راهبردی برای ...
بیشتر
سجاد(ع) در یکی از بحرانیترین دورههای تاریخ اسلام، یعنی دوران پس از عاشورا و حاکمیت استبدادی بنیامیه، با بهرهگیری از شیوه تقیه، توانست گامهای مؤثری در جهت حفظ و گسترش مکتب تشیع بردارد. ایشان با درک عمیق از شرایط سیاسی و اجتماعی، از تقیه نهتنها بهعنوان وسیلهای برای حفظ جان خویش و پیروانش، بلکه بهمثابه ابزاری راهبردی برای استمرار آموزههای شیعی، صیانت از معارف اهلبیت(ع)، و ایجاد زیرساختهای فرهنگی و علمی استفاده کرد. این مقاله با روش کتابخانهای و رویکرد توصیفیـتحلیلی، به تحلیل کارکردهای تقیه در سیره امام سجاد(ع) میپردازد و نشان میدهد که ایشان چگونه با این رویکرد هوشمندانه، توانست ضمن مقابله با فشارهای سیاسی و عقیدتی، به ترویج مفاهیم دینی، پرورش شاگردان، و نگارش ادعیه و معارف بلند اسلامی بپردازد. همچنین، در بخش پایانی مقاله، یکی از شبهات رایج اهل سنت درباره تضاد و دوگانگی در روایات تقیهای مورد بررسی قرار گرفته و پاسخی مستند و تحلیلی به آن ارائه شده است. این پژوهش تلاش دارد تقیه را نه صرفاً یک واکنش دفاعی، بلکه بهعنوان بخشی از یک استراتژی فعال فرهنگی و اعتقادی در سیره امام سجاد(ع) معرفی کند.
محمدصادق کاملان؛ سعید ضیائیفر؛ امیر حسین صفاحسینی
چکیده
مساله این نوشتار، معناشناسی و بحث از هستی شناسی معناست. درواقع در این مقاله به دو رویکرد هستی شناسانه در معنا پرداخته می شود. رویکرد وجودی و رویکرد عدمی. معنا شناسی نقش تعیین کننده ای در روند تفسیر متن وکشف معنا دارد. در این مقاله سعی شده به روش استدلالی و فلسفی ، دیدگاه دو گروه از متخصصان دانشهای زبانی بررسی گردد. استدلالها و نظراتی ...
بیشتر
مساله این نوشتار، معناشناسی و بحث از هستی شناسی معناست. درواقع در این مقاله به دو رویکرد هستی شناسانه در معنا پرداخته می شود. رویکرد وجودی و رویکرد عدمی. معنا شناسی نقش تعیین کننده ای در روند تفسیر متن وکشف معنا دارد. در این مقاله سعی شده به روش استدلالی و فلسفی ، دیدگاه دو گروه از متخصصان دانشهای زبانی بررسی گردد. استدلالها و نظراتی که از سوی چند گروه از متخصصان (از یک سو فیلسوفان زبان و از سوی دیگر عالمان اصولی) بیان گردیده، مورد نقد وبررسی قرار میگیرد. وجه افتراق و اشتراک آنان بیان می گردد. هدف از این مقاله هستی شناسی ماهیت معنا به عنوان اساسترین و بنیادیترین پیش فرض فلسفی که پایه و اساس سایر مباحث زبانی است مورد بررسی و تبیین قرار گیرد. در پایان نگارندگان با استمداد از دیدگاه علامه غروی اصفهانی و تکمیل نواقص آن نظریه و همچنین پیوند آن با آراء فیلسوفان مسلمان درباب نفس الامر، دیدگاه نهائی خود را ارائه میدهند.
مریم علیزاده؛ زری پیشگر
چکیده
یکی از اهداف قرآن کریم، شناخت و معرفت به خداوند است. به همین منظور در موارد مختلف از اوصاف الهی یاد میکند. اما به دلیل تمرکز مفسران بر دستیابی به معارف قرآنی و کشف مراد الهی از آیات، معناشناسی اوصاف الهی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همین امر در برخی موارد باعث غلفت از هدف قرآن در شناخت اوصاف الهی شده و در برخی موارد نیز سوء فهم درمعرفت ...
بیشتر
یکی از اهداف قرآن کریم، شناخت و معرفت به خداوند است. به همین منظور در موارد مختلف از اوصاف الهی یاد میکند. اما به دلیل تمرکز مفسران بر دستیابی به معارف قرآنی و کشف مراد الهی از آیات، معناشناسی اوصاف الهی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همین امر در برخی موارد باعث غلفت از هدف قرآن در شناخت اوصاف الهی شده و در برخی موارد نیز سوء فهم درمعرفت به اوصاف الهی را در پی داشته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی مقایسهای دو وصف از اوصاف الهی در قرآن میپردازد که محور اثبات توحید خداوند است و چنین نتیجه میدهد که واژه أحد به معنای بسیط بودن ذات باریتعالی است و خداوند از هر گونه اجزاء و کثرت درون ذاتی مبراء است. واژه واحد نیز نسبت به أحد گستره معنایی بیشتری دارد و بیانگر معنای نفی تعدد و کثرت برون ذاتی خداوند است. با مقایسه این دو واژه نیز مشخص میشود که واژه أحد و واحد در واقع برای توصیف خداوند به یکتایی و یگانگی او لازم و ملزوم یکدیگرند
حسین رضایی
چکیده
از مباحث مهم امامت، علم و گسترۀ دانشی امام معصوم است. پژوهشحاضر، درصدد نقد و پاسخ به شبهاتی که به عنوان همرتبگی علم امامان با علم الهی در کتاب قفاری طرح شده میباشد. وی تلاش کرده با دستیابی به برخی از ادلّه و شواهد مکتوب روایی، استمرار نزول وحی بر امامان دوازدهگانه بنابراعتقاد امامیه پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه وآله را ...
بیشتر
از مباحث مهم امامت، علم و گسترۀ دانشی امام معصوم است. پژوهشحاضر، درصدد نقد و پاسخ به شبهاتی که به عنوان همرتبگی علم امامان با علم الهی در کتاب قفاری طرح شده میباشد. وی تلاش کرده با دستیابی به برخی از ادلّه و شواهد مکتوب روایی، استمرار نزول وحی بر امامان دوازدهگانه بنابراعتقاد امامیه پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه وآله را اثبات کرده و در نهایت به این نتیجه برسد که علوم و شریعتشیعیان متفاوت با آن چیزی که در اصل شریعت نبوی بوده، است و به زعم خود خواسته با این روش موضوعه، همترازی علم امامان (علیهمالسلام) را به مثابه علم الهی و متصل به علم ذاتی انگارد. او معتقد است تمام این معلومات به واسطه وسایلی که امامیه نام آن را «علم حادث و علم مستودع» گذاردهبرای امام ایجاد میگردد و تحقق آن علوم هم موقوف به خواست ائمه است. پس در نتیجه وحی برای ائمه تنها به خواست خداوند نبوده بلکه تابع خواست امام نیز است. اما شیعه معتقد است باتوجه به اینکه امامت مانند نبوت منصبی الهی است سایرویژگیها و شوون امام از جمله علم، عصمت و... نیز باید از جانب الهی تفویض گردد. بنابراین بدلیل رسالت طولانیتر از عمرشریف رسول خدا، نبود زمان کافی و زمینۀ مناسب، نبود انگیزه و یا مصلحت برای بیان تمام احکام، وقوع حوادث و اتفاقات جدید هر عصر، لزوم علم الهی امام ثابتمیشود. این تحقیق، با روش اسنادی همراه با توصیف و تحلیل داده ها در مصادر متقدمشیعی و اهل سنّت، باهدف شبهه زداییازاتهامقفاریدرمسئلهعلمامامان(علیهمالسلام) انجام گرفته است.
علی آقاجانی
چکیده
آیتالله عبدالله جوادیآملی از اندیشمندانمعاصری است که در حوزههای گوناگون علوم انسانی-اسلامی، بهویژه کلام سیاسی، صاحبنظر بوده و شخصیت علمی او به دلیل جامعیتنسبی در دینشناسی و پردازش مسائل کلامسیاسی، و همچنین ورود به سیاست نظری و عملی در جایگاه عالمدینی، شایسته بررسی و تحلیل از ابعادمختلف، ازجمله جریانهای فکری رقیب ...
بیشتر
آیتالله عبدالله جوادیآملی از اندیشمندانمعاصری است که در حوزههای گوناگون علوم انسانی-اسلامی، بهویژه کلام سیاسی، صاحبنظر بوده و شخصیت علمی او به دلیل جامعیتنسبی در دینشناسی و پردازش مسائل کلامسیاسی، و همچنین ورود به سیاست نظری و عملی در جایگاه عالمدینی، شایسته بررسی و تحلیل از ابعادمختلف، ازجمله جریانهای فکری رقیب تأثیرگذار، بهمنظور کشف ابعاد مختلف کلامسیاسی اوست.(هدف) زیرا اندیشههای رقیب تمایز دستگاهفکری اندیشمند را برجسته میسازد. بر ایناساس، نشاندادن و کشف غیریتسازیهای جوادیآملی نسبت به رهیافتهای دیگر ومیزان تاثیر و نوع مواجهه آنها درنگرش وی مسالهپژوهش است(مساله) که درپاسخ به پرسش درباره جریانهای فکری رقیب تأثیرگذار بر کلامسیاسی جوادیآملی، برپایه هرمنوتیکاسکینر و مفهوم زمینههای ذهنی او،(چارچوبنظری) و با روش تحلیلی-توصیفی(روش) بر اینادراک است که شش جریان دانشی-ارزشی رقیب، شامل اومانیسم، لیبرالیسم، سکولاریسم، پلورالیسم، هرمنوتیک و نظریه قبضوبسط تئوریک شریعت، بهعنوان بخشی از زمینههای ذهنی، بر کلام سیاسی جوادیآملی تأثیرگذار بودهاند.(فرضیه) برخی از یافتههای مقاله درباره دیدگاه جوادیآملی نسبت به این مقولهها عبارتند از: اومانیسم افراطی بهمعنای ادعای ربوبیت و نظریه «حیوانمداری»؛ لیبرالیسم بهمعنای اباحهگری؛ سکولاریسم بهمعنای جدایی دین از دنیا، جدایی دین از امور اجتماعی و جدایی دین از سیاست؛ پذیرش پلورالیسم نجات و پلورالیسم سیاسی، و رد پلورالیسممعرفتی بهمعنای حقانیت همزمان همه ادیان و مکاتب؛ رد هرمنوتیکفلسفی رادیکال، همسویی با هرمنوتیککلاسیک و داشتناشتراکاتی با هرمنوتیکمدرن؛ و لزوم تهذیب و احیای نظریه قبضوبسط به دلیل لغزشهای فراوان آن.(یافتهها) بر این اساس، تحلیل و مواجهه با این مکاتبفکری نقشاساسی در شکلگیری و توسعه کلامسیاسی جوادیآملی داشته و او بیش از همه با نظریه قبضوبسط و سپس سکولاریسم مواجههانتقادی داشته است.(نتیجه)
علی غضنفری؛ مریم حسینی
چکیده
یکی از آموزههای اسلام "تبری" یعنی دشمنی با دشمنان خدا و اهل باطل است که به عنوان رکن اساسی ایمان، هویت دینی مسلمانان را شکل میدهد و در منظومه اعتقادی اسلام از جایگاهی ویژه برخوردار است. از سوی دیگر در اسلام بر"مدارا " به معنای تحمل و احترام به عقاید گوناگون و انعطاف پذیری در تعامل با دیگران تاکید شده است. هرگونه سوء برداشت از این مفاهیم ...
بیشتر
یکی از آموزههای اسلام "تبری" یعنی دشمنی با دشمنان خدا و اهل باطل است که به عنوان رکن اساسی ایمان، هویت دینی مسلمانان را شکل میدهد و در منظومه اعتقادی اسلام از جایگاهی ویژه برخوردار است. از سوی دیگر در اسلام بر"مدارا " به معنای تحمل و احترام به عقاید گوناگون و انعطاف پذیری در تعامل با دیگران تاکید شده است. هرگونه سوء برداشت از این مفاهیم به ویژه در جوامعی که از تکثر فرهنگی، دینی و قومی برخوردار هستند میتواند آسیبهای جبران ناپذیری را در بر داشته باشد. از جملهی این مشکلات میتوان به خشونتهای اجتماعی و همچنین مخدوش شدن انسجام اجتماعی اشاره کرد. در چنین موقعیتی چگونه میتوان با حفظ آموزه "تبری" به گونهای عمل کرد که عقاید مخالفان را تاب آورد؟ قرآن و روایات چه راهکارهایی برای ایجاد تعادل میان این مفاهیم در جوامع چند فرهنگی ارائه میدهند؟ این پژوهش به روش تحلیلی _ توصیفی و مبتنی بر روش تحلیلِ محتوای آیات و روایات در پی پاسخ به همین سؤالات است. دستاورد این پژوهش نشان میدهد در آموزههای قرآنی و روایی راهکارهای کاربردیِ مناسبی، برای برقراری این توازن وجود دارد. به نظر میرسد شناخت صحیحِ این مفاهیم به همراه تبیین جایگاه و رابطه و محدوده هر یک، بشر دوستی، جدال احسن، احترام به عقاید دشمنان، پذیرش تنوع و اختلاف، رعایت حقوق دیگران و... از جمله راهکارهای مؤثر در ایجاد وحدت اجتماعی باشد.