کاوس روحی برندق؛ صالح حسن زاده
چکیده
ظهور ابتدایی پارهای از آیات قرآن در موارد متعدّد نشانگر آن است که حضرت موسی (ع) در دو مورد: 1) کشتن فرد قبطی؛ و 2) برخورد به ظاهر تحقیرآمیز با پیامبر الهی، برادر خود هارون (ع) به خشونتآمیزترین عمل ممکن دست زدهاست. این پژوهش که در روش گردآوری مطالب، کتابخانهای است و در نحوۀ استناد دادهها، از شیوۀ اسنادی پیروی میکند و در ...
بیشتر
ظهور ابتدایی پارهای از آیات قرآن در موارد متعدّد نشانگر آن است که حضرت موسی (ع) در دو مورد: 1) کشتن فرد قبطی؛ و 2) برخورد به ظاهر تحقیرآمیز با پیامبر الهی، برادر خود هارون (ع) به خشونتآمیزترین عمل ممکن دست زدهاست. این پژوهش که در روش گردآوری مطالب، کتابخانهای است و در نحوۀ استناد دادهها، از شیوۀ اسنادی پیروی میکند و در تجزیه و تحلیل مطالب، روش آن تحلیل محتوایی از نوع توصیفی تحلیلی میباشد. پاسخهای مربوط به عملکرد خشونتآمیز حضرت موسی (ع) را گردآوری، تحلیل و بررسی و نقد نموده و در دیدگاه برگزیده به این نتیجه دست یافتهاست که در مسألۀ قتل، فقط دو پاسخ به قصد دفاع از مظلوم خواه به صورت قتل غیر عمدی و یا قتل عمدی پاسخ موجه میباشند و در زمینه برخورد تحقیرآمیز تنها پاسخ موجه این است که حضرت موسی (ع) با این کار خود میخواست بهصورت عملی، عواقب سوء بتپرستى را به نمایش بگذارد.
زهره اخوان مقدم؛ شهلا حقی
چکیده
یکی از معارف مهم و پربسامد قرآنی موضوع توبه است. توبه یا بازگشت، هم به خدا و هم به بنده نسبت داده میشود. در مباحث کلامی فرق، اگرچه در برخی مباحث بین شیعه و معتزله اتفاق نظر وجود دارد، اما در مسئلة قبول توبه، چنین نیست. معتزله بصره قائل است که قبول توبه برخداوند واجب عقلی است، و اگر قبول نکند فعل قبیح انجام داده، در حالی که اشاعره و شیعۀ ...
بیشتر
یکی از معارف مهم و پربسامد قرآنی موضوع توبه است. توبه یا بازگشت، هم به خدا و هم به بنده نسبت داده میشود. در مباحث کلامی فرق، اگرچه در برخی مباحث بین شیعه و معتزله اتفاق نظر وجود دارد، اما در مسئلة قبول توبه، چنین نیست. معتزله بصره قائل است که قبول توبه برخداوند واجب عقلی است، و اگر قبول نکند فعل قبیح انجام داده، در حالی که اشاعره و شیعۀ امامیه و معتزلۀ بغداد معتقدند قبول توبه به دلیل تفضل خدا بر بندگان است. معتزله دو دلیل عقلی و یک دلیل قرآنی بر مدعای خود اقامه کرده، و اعتقادشان مبتنی بر مبنای «خلود در آتش برای گنهکار» میباشد. نتایج حاصل از این پژوهش که با روش تحلیلی_توصیفی انجام شده حاکی از آن است که چنین اعتقادی منتج به «تأثیرپذیری خدا از خلق» و نیز «مستحق مذمت بودنِ خدا» خواهدشد که هر دو محال است. طبق آیات متعدد، خداوند به گنهکار وعدة قبول توبه داده، و خُلف وعده قبیح است؛ پس قبول توبه عقلی نیست بلکه سمعی است، و چون خدا وعده قبول داده است، میپذیرد.
ناصر شعبانی؛ مصطفی سلطانی
چکیده
در این که امامت، یک مقام انتخابی است یا انتصابی، میان مسلمانان اختلاف است: از یک سو، امامیه با تبیینی عقلانی، تعیین امام را امری انتصابی و تنصیصی از جانب پروردگار متعال و پیامبر(صلی الله علی و آله) می داند زیرا اولا تعیین امام، لطفی است از جانب پروردگار برای اصلاح امور بندگانش و هر لطفی، بر خدا لازم است بنابراین، خدای متعال امام را خود ...
بیشتر
در این که امامت، یک مقام انتخابی است یا انتصابی، میان مسلمانان اختلاف است: از یک سو، امامیه با تبیینی عقلانی، تعیین امام را امری انتصابی و تنصیصی از جانب پروردگار متعال و پیامبر(صلی الله علی و آله) می داند زیرا اولا تعیین امام، لطفی است از جانب پروردگار برای اصلاح امور بندگانش و هر لطفی، بر خدا لازم است بنابراین، خدای متعال امام را خود تعیین می فرماید و ثانیا از نظر قرآن، امام باید افضل و معصوم باشد و جز خداوند که محیط بر ماکان و ما یکون است، کسی عالم بر عصمت و افضلیت افراد نیست؛ پس باید خداوند بر امامت امام، تصریح بفرماید. علامه حلی در کتاب نهج الحق، مؤید این دیدگاه است. از سوی دیگر اهل سنت، تعیین امام را امری انتخابی و بر عهده ی مردم می داند و معتقد است که نصی در این زمینه وارد نشده است و پیامبر تعیین نفرموده که چه کسی بعد از او، امام امت و جانشین پیامبر است به همین خاطر تعیین امام و جانشین پیامبر بر عهده ی انسان ها نهاده شده است ، فضل بن روزبهان در کتاب ابطال الباطل، این دیدگاه را مطرح می کند. ما در این بررسی، به دنبال تبیین اندیشه های این دو عالم و بازشناسی اندیشه های اصیل شیعه هستیم تا پاسخی باشد بر معاندین با مذهب امامیه.
فاطمه طاهری زاده
چکیده
اوضاع ایران در اواخر قرن هشتم هجری با حوادثی همراه شد که سبب تأثیرگذاری در مسائل فرهنگی و فکری آن دوران شد. با تأسیس دولت صفوی، تشیع به عنوان مذهب رسمی اعلام و وارد جریانهای اجتماعی شد و عالمان و اندیشمندان شیعه نیز از حالت انفعالی خارج شدند. با وارد شدن تفکر عقلانی به این جریانها، آرای جدید در میان حکما و متکلمان به وجود آمد، در ...
بیشتر
اوضاع ایران در اواخر قرن هشتم هجری با حوادثی همراه شد که سبب تأثیرگذاری در مسائل فرهنگی و فکری آن دوران شد. با تأسیس دولت صفوی، تشیع به عنوان مذهب رسمی اعلام و وارد جریانهای اجتماعی شد و عالمان و اندیشمندان شیعه نیز از حالت انفعالی خارج شدند. با وارد شدن تفکر عقلانی به این جریانها، آرای جدید در میان حکما و متکلمان به وجود آمد، در قرن دهم حکمت الهی با تحولات اساسی روبهرو شد و فلسفة اسلامی که مبتنی بر آموزههای شیعی بود، به وسیلة ملاصدرا و با الهام گرفتن از اندیشة عارفان و حکیمان پیشین، وارد دوره تازهای شد. ملاصدرا با وارد کردن مسائلی تازه در فلسفه، مکتبی جدید به نام حکمت متعالیه بنیان نهاد و با این مکتب، فرایند شرعی شدن عقل در مسیر تازه قرار گرفت و به اختلافات عقلگرایان و باطنیگرایان از دین پایان داد. ملاصدرا اختلافات را با سبکی جدید حل کرد. او با استفاده از روش فلسفی خود، سعی در تبیین، تحکیم و دفاع از اعتقادات داشت و نوعی کلام فلسفی ایجاد کرد و در این مسیر، با استفاده از روشهای استدلالی مشاء، تجربههای شخصی عارفان و با تأویلهای تازهای از آیههای قرآن و پایههای اعتقادی، توانست شیوة جدیدی از دینشناسی فلسفی، یعنی کلام فلسفی را به وجود آورد، بعد از او، شاگردانش این مسیر را ادامه دادند و هریک نقش مهمی در شکوفا کردن کلام فلسفی ملاصدرا ایفا کردند. این پژوهش، ضمن بررسی رویکردها و دورههای مختلف علم کلام، به جایگاه مهم ملاصدرا در به اوج رساندن این رویکرد اشاره کردهاست و با روشی توصیفیـ تحلیلی به تبیین این مسئله پرداختهاست.
اسماعیل اثباتی
چکیده
محمد بن یعقوب کلینی رازی (د.329 ق)، در تدوین مهمترین جامع حدیثی شیعه، پیش از پرداختن به مباحث فقهی، روایات اعتقادی را در دو جلد مطرح کرده است. این بخش یکی از مهمترین منابع احادیث اعتقادی شیعه است. استفاده بهینه از این بخش درگرو پی بردن به اندیشهها و نوع نگاه شیخ کلینی به هر موضوع است. ازآنجاکه الکافی تنها اثر بازمانده از شیخ کلینی ...
بیشتر
محمد بن یعقوب کلینی رازی (د.329 ق)، در تدوین مهمترین جامع حدیثی شیعه، پیش از پرداختن به مباحث فقهی، روایات اعتقادی را در دو جلد مطرح کرده است. این بخش یکی از مهمترین منابع احادیث اعتقادی شیعه است. استفاده بهینه از این بخش درگرو پی بردن به اندیشهها و نوع نگاه شیخ کلینی به هر موضوع است. ازآنجاکه الکافی تنها اثر بازمانده از شیخ کلینی است که به شیوه محدثان و نه متکلمان، نوشته شده است، استخراج دیدگاه کلامی شیخ کلینی با چالشهایی مواجه است ازجمله اینکه آیا نظرات وی را میتوان بر مبنای کتابش که یک اثر حدیثی است، درک کرد؟ برای استخراج آرای او به چه شیوهای باید عمل کرد؟ این پژوهش به شیوه توصیفی ـ تحلیلی درپی یافتن شواهد و قرائنی برای استخراج اندیشههای کلامی شیخ کلینی است. آرای کلامی شیخ کلینی با دقت در نامگذاری ابواب، نوع چینش ابواب و کتابها، توجه به محتوای کلی روایات یک باب، دقت در مضمون روایات نقلشده و مقایسه آنها با دستهای از روایات که کنار گذاشته شدهاند، قابلاستخراج است. علاوه بر این شیخ کلینی در مقدمه کافی و گاه در میان روایات اظهارنظرهایی دارد که هرچند اندک ولی مغتنم هستند.
سیدمحمدحسن مومنی
چکیده
مسأله خلافت و امامت بعد از نبوت از مهمترین مسائل کلامی و تاریخی در جامعه اسلامی است. امامیه با تأکید بر معیار عصمت این مقام را در انحصار امامان معصوم علیهمالسلام میداند. عامه در تبعیت از سقیفه خلافت خلفای سقیفه و سایر خلفا را پذیرفتهاند. پذیرش حاکمیت خلفای سقیفه با چالش عقلی تقدیم شخص مفضول بر شخص افضل، (امیرالمؤمنین علیهالسلام)، ...
بیشتر
مسأله خلافت و امامت بعد از نبوت از مهمترین مسائل کلامی و تاریخی در جامعه اسلامی است. امامیه با تأکید بر معیار عصمت این مقام را در انحصار امامان معصوم علیهمالسلام میداند. عامه در تبعیت از سقیفه خلافت خلفای سقیفه و سایر خلفا را پذیرفتهاند. پذیرش حاکمیت خلفای سقیفه با چالش عقلی تقدیم شخص مفضول بر شخص افضل، (امیرالمؤمنین علیهالسلام)، رو به رو است. از این رو علمای عامه در صدد رفع و حل این چالش عقلی بر آمدهاند. ابن ابیالحدید معتزلی این مهم را با رویکردی فقهی به انجام رسانده و حلبی تلاش کرده با رویکردی عقلی-سیاسی به انجام برساند. حلبی مبتنی بر مبنای بوعلی سینا در تفکیک بین علم وعقل با ادعای فزونی توانمندی سیاسی مفضول تن به جواز تقدیم وی دادهاست. با تمام این تلاشها قول به جواز تقدیم مفضول از جهات گوناگون عقلی و قرآنی مخدوش است. در این مقاله با بررسی تطبیقی کلام ابن ابی الحدید و حلبی به ریشههای تاریخی این قول پرداختهایم و با روش تحلیلی – توصیفی اشکالات آن را با دقت احصا کردهایم.
علیرضا فارسی نژاد؛ سید محمدهاشم پورمولا؛ علی طاهری دهنوی
چکیده
مفهوم جامع خدا در کتابهای مقدس ادیان الهی با عناوین مختلفی مطرح شده است؛ در قرآن، کتاب مقدس مسلمانان، با عنوان «اَلله»، در اَوِستا، کتاب مقدس زرتشتیان، با عنوان «اَهورامَزدا»، در تورات، کتاب مقدس یهودیان، با عنوان «یهوه» و در اِنجیل، کتاب مقدس مسیحیان، با عنوان «پدر آسمانی». پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این ...
بیشتر
مفهوم جامع خدا در کتابهای مقدس ادیان الهی با عناوین مختلفی مطرح شده است؛ در قرآن، کتاب مقدس مسلمانان، با عنوان «اَلله»، در اَوِستا، کتاب مقدس زرتشتیان، با عنوان «اَهورامَزدا»، در تورات، کتاب مقدس یهودیان، با عنوان «یهوه» و در اِنجیل، کتاب مقدس مسیحیان، با عنوان «پدر آسمانی». پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا همة عناوین مزبور به یک حقیقت اشاره دارند و کاملاً بر یکدیگر منطبقاند یا اینکه تفاوتهایی در این نامها وجود دارد. بدین منظور، نویسنده به روش توصیفی ـ تحلیلی ـ تطبیقی عناوین مختلفی را، که در کتب مقدس سایر ادیان الهی حکایتگر مفهوم خداست، با عنوان (الله)، که حاکی از مفهوم خدا در قرآن است، مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده است که هرچند همة عناوین مذکور به یک حقیقت اشاره دارند و همگی بیانگر مفهوم جامع خدا در آن دین هستند، اما در کتب مقدس سایر ادیان الهی، از حیث توصیف ذات، صفات و افعال خدا، نقاط افتراق زیادی با قرآن وجود دارد. مفهوم جامع خدا در قرآن بیانگر حقیقتی است که در ذات، صفات و افعال، یگانه و نامحدود بوده و از هرگونه شباهت به مخلوقات منزّه است؛ اما در کتب مقدس سایر ادیان الهی بیانگر حقیقتی است که در ذات یگانه نیست، در صفات محدود و انسانی بوده و شریک دارد، در افعال نیز محدود بوده و سطح افعال او در حدِّ افعال بشری پایین آمده است.
احمدرضا کفراشی
چکیده
میزان تأثیر و دخالت انسان در افعال صادره از او، یکی از مباحث مهمی است که همواره در طول تاریخ کلام اسلامی مورد توجه اندیشمندان فرقههای مختلف کلامی اسلامی قرار گرفتهاست. بر این اساس، نظریههای جبرگرایی، نظریة کسب، تفویض و امرٌ بینالأمرین مطرح شدهاست. برخی که از علوم الهی ائمه(ع) برخوردار نبودهاند، به سبب دفاع از اختیار و آزادی ...
بیشتر
میزان تأثیر و دخالت انسان در افعال صادره از او، یکی از مباحث مهمی است که همواره در طول تاریخ کلام اسلامی مورد توجه اندیشمندان فرقههای مختلف کلامی اسلامی قرار گرفتهاست. بر این اساس، نظریههای جبرگرایی، نظریة کسب، تفویض و امرٌ بینالأمرین مطرح شدهاست. برخی که از علوم الهی ائمه(ع) برخوردار نبودهاند، به سبب دفاع از اختیار و آزادی انسان، به تفویض، به معنای استقلال انسان در افعال خود و عدم تأثیر خداوند در افعال انسان اعتقاد داشتهاند. متکلمان اشاعره و امامیه، اعتقاد مذکور را به معتزله نسبت میدهند. این نوشتار با روش توصیفیـ تحلیلی پس از تبیین ادعای مذکور، با مراجعه به آثار باقیمانده از متکلمان معتزله و سایر متکلمان همعصر ایشان، صحت این نسبت و ادعا را بررسی میکند و مشخص مینماید که معتزله فقط درصدد نفی جبرگرایی و اثبات مختار بودن انسان بوده، نظری به اثبات تفویض ندارند.
سمیه خلیلی آشتیانی
چکیده
یکی از مباحث مهم کلامی در میان فرق اسلامی از آغاز شکلگیری علم کلام تا به امروز که محل بحث و مناقشات بسیار بوده است، صفات الهی است؛ در این میان ماتریدیه در قرن چهارم هجری که به نظر می رسد با داعیۀ اتخاذ روشی میانه از معتزله و اشاعره توسط ابومنصور ماتریدی شکل میگیرد، در مباحث وجود شناختی صفات الهی برخلاف معتزله قائل به صفات زاید بر ...
بیشتر
یکی از مباحث مهم کلامی در میان فرق اسلامی از آغاز شکلگیری علم کلام تا به امروز که محل بحث و مناقشات بسیار بوده است، صفات الهی است؛ در این میان ماتریدیه در قرن چهارم هجری که به نظر می رسد با داعیۀ اتخاذ روشی میانه از معتزله و اشاعره توسط ابومنصور ماتریدی شکل میگیرد، در مباحث وجود شناختی صفات الهی برخلاف معتزله قائل به صفات زاید بر ذات هستند، و معتزله صفات زاید بر ذات را موجب تعدد قدما می دانند. در این مکتب عقلگرایی بر ظاهرگرایی غالب است و این سبب می شود به معتزله نزدیک باشند و در بحث معناشناختی صفات الهی آنچنانکه از تفسیرش در مورد آیات مربوط به صفات خبری مشخص است از حیث تنزیهی بودن دیدگاهش و تأویل و تفویض آن، با امامیه و معتزله همنظر است. اما در مسئلۀ رؤیت خداوند متعال در قیامت، از معتزله فاصله می گیرد و افزون بر دلایل نقلی به دلایل عقلی هم استناد میکند، و با پذیرش مسئلۀ رؤیت خداوند در واقع دیدگاه تنزیهیاش را خدشهدار کرده و مانند اشاعره ظواهر آیات را اتخاذ میکند و قائل به رؤیت بدون کیفیت است.
سعید طاووسی مسرور؛ مهدیه پاکروان؛ زهرا سالاریان
چکیده
تتبع در جوانب مختلف مهدویت بهمنزله تکمیل قطعاتی است که تصویر جامعتری از این مسئله و زوایای مختلف آن در اختیار مهدویتپژوهان قرار میدهد که راهگشای حل مسائل مرتبط با مهدویت است. یکی از جوانب این بحث، بازشناسی آثار مهدوی متقدم است. در این پژوهش آنچه بر نگارشهای مهدوی امامیه موردبررسی قرار گرفته است گونهشناسی جامعی در ...
بیشتر
تتبع در جوانب مختلف مهدویت بهمنزله تکمیل قطعاتی است که تصویر جامعتری از این مسئله و زوایای مختلف آن در اختیار مهدویتپژوهان قرار میدهد که راهگشای حل مسائل مرتبط با مهدویت است. یکی از جوانب این بحث، بازشناسی آثار مهدوی متقدم است. در این پژوهش آنچه بر نگارشهای مهدوی امامیه موردبررسی قرار گرفته است گونهشناسی جامعی در سه محور موضوع تألیفات، مذهب نگارندگان و زمان نگارش اثر در سه مقطع عصرحضور، غیبتصغری و غیبتکبری تا قرن پنجم است. بر این اساس در مقاله حاضر به کلیه آثار روایی، کلامی، تفسیری، تاریخی و فرق که مؤلفان آنها امامی بودهاند، اشاره شده است. در کنار آثاری که صراحتاً و بهطور خاص درباره مهدویت نوشته شدهاند، انواع گونههای آثاری که بهطور ضمنی به مهدویت پرداختهاند، نیز شناسایی شدهاند. این آثار عبارتاند از: کتب ملاحم، کتب الاوصیاء، کتبی درباره اثنیعشر، کتب عددالائمه، کتب درباره نواب اربعه و برخی کتب با عنوان الامامه و نیز یک کتاب معجزهنگاری و یک کتاب فرقهشناسی. نتایج این پژوهش پیشتازی کمّی و کیفی آثار امامیه قطعیه (اثنی عشریه) نسبت به فرق منشعب شده از امامیه در انواع گونههای مهدویتنگاری و نیز عدم اتکای آثار مهدوی امامیه قطعیه به آثار واقفه را نشان میدهد. علاوه بر این، در دروه آغاز غیبتکبری تا قرن پنجم، درحالیکه از واقفیان و آثار آنها چیزی باقی نمانده است؛ آثار امامیه بیش از دو برابر شده است
آفاق کریمی؛ مرتضی فتحی زاده؛ شاکر لوایی
چکیده
چگونگی رابطۀ میان انسان و خداوند یکی از دغدغههای مهم فلسفی، کلامی و عرفانی در جهان اسلام بودهاست. فیلسوفان، متکلمان و عرفای مسلمان با توجه به رهنمودهای قرآن در این زمینه و نیز رویکردهای عقلانی خویش و تأثیرپذیریشان از برخی از اندیشههای فلسفهیونانی، کوشیدهاند تا هریک بهگونهای متمایز و درعینحال بدون تعارض این رابطه ...
بیشتر
چگونگی رابطۀ میان انسان و خداوند یکی از دغدغههای مهم فلسفی، کلامی و عرفانی در جهان اسلام بودهاست. فیلسوفان، متکلمان و عرفای مسلمان با توجه به رهنمودهای قرآن در این زمینه و نیز رویکردهای عقلانی خویش و تأثیرپذیریشان از برخی از اندیشههای فلسفهیونانی، کوشیدهاند تا هریک بهگونهای متمایز و درعینحال بدون تعارض این رابطه را تبیین کنند. پژوهش کنونی به بررسی آرای دو اندیشمند برجسته از جریانهای مذکور میپردازد. ابنسینا به نمایندگی از فیلسوفان مسلمان این رابطه را با الگوی عشق و ادراکات عقلی تبیین میکند و معتقد است آدمی با شهود و حب و کشش خویش بهسوی خداوند، به مقامی میرسد که میتواند لذتی هم پای لذتِ فرشتگان کسب نماید. غزالی به عنوان صوفی و عارف، رابطه میان انسان و خدا را در الگوی فنا و نابودیِ عرفانی و در چارچوب وحدت با خداوند تبیین مینماید. این رویکردهای دوگانه فلسفی و عرفانی دارای پیشفرضهای هستیشناختی، انسانشناختی، معرفتشناختی و الهیاتی هستند.
طیبه خسروی؛ علی الله بداشتی
چکیده
مکتب اشعری در توحید افعالی همانند شیعه، تمام امور هستی را به خداوند نسبت میدهد و اراده انسان را در هر لحظه محتاج علت میداند. لذا تفسیر نظریه کسب به جبر، قابل تردید و بررسی میباشد. در پی بررسی دقیقتر انتساب جبر به اشاعره، از دو طریق موضوع بررسی شده است. تفاوت قدرت و اراده در انسان و همچنین اعتقاد به قضا وقدر و رابطه آن با اختیار انسان با ...
بیشتر
مکتب اشعری در توحید افعالی همانند شیعه، تمام امور هستی را به خداوند نسبت میدهد و اراده انسان را در هر لحظه محتاج علت میداند. لذا تفسیر نظریه کسب به جبر، قابل تردید و بررسی میباشد. در پی بررسی دقیقتر انتساب جبر به اشاعره، از دو طریق موضوع بررسی شده است. تفاوت قدرت و اراده در انسان و همچنین اعتقاد به قضا وقدر و رابطه آن با اختیار انسان با محوریت نظرات صدرا و مقایسه آن با نظریه کسب اشعری و روشن شد که نمیتوان نظریه کسب را بر جبر حمل کرد. بنابراین با پاسخ به سوالاتی همچون ارتباط قضا و قدر با اختیار در شیعه و اشاعره و از طرفی مقایسه دیدگاههای آنان در جبر و اختیار انسان، همچنین از دقت در تفاوت اراده و قدرت، و از سوی دیگر توجه به اصل نیازمندی دائمی ممکنات به علت، منتج میشود که انسان همواره در هر فعلی نیازمند اعطای قدرت میباشد تا فعل ارادی انجام دهد و این به معنی جبر نیست بلکه توحید افعالی نیز بیانگر این مفهوم میباشد و در نهایت موید آن نیز نظر ملاصدرا مبنی بر اینکه خداوند علت قریب و بعید است؛ با نظریه کسب قابل تطبیق است.
اکرم خلیلی نوش آبادی
چکیده
یکی از مسائل کلامی شیعه مسئلة «بداء»ست که پیوند نزدیکی با مبحث علم الهی پیش از ایجاد دارد و بهجهت سوءفهم متکلمان اهل سنّت، به یکی از چالشهای دامنهدار میان این دو گروه تبدیل شده و در مواردی، موجب نسبت دادن اتهامات ناروا و بیاخلاقیهای متعددی از سوی متکلمان اهل سنّت به شیعه و حتی ائمة طاهرین شده است. عبدالله الجمیلی یکی ...
بیشتر
یکی از مسائل کلامی شیعه مسئلة «بداء»ست که پیوند نزدیکی با مبحث علم الهی پیش از ایجاد دارد و بهجهت سوءفهم متکلمان اهل سنّت، به یکی از چالشهای دامنهدار میان این دو گروه تبدیل شده و در مواردی، موجب نسبت دادن اتهامات ناروا و بیاخلاقیهای متعددی از سوی متکلمان اهل سنّت به شیعه و حتی ائمة طاهرین شده است. عبدالله الجمیلی یکی از متکلمان سنیمذهب است که با نگارش کتاب بذل المجهود فی اثبات مشابهة الرافضة للیهوددرصدد است با ارائة تعریف حقیقی از بداء، شیعه را متهم سازد که خداوند تعالی را به علم پس از جهل و تغییر در رأی و اراده متصف کرده و منزلت او را تنزل داده است. یادآوری باورهای شیعی در مسئلة علم پیش از ایجاد و همچنین استعمال بداء بهمعنی شیعی آن در معتبرترین کتب اهل سنّت، اشاره به اقدامات ناصواب الجمیلی در راستای ثابت کردن فرضیة خود، لزوم ارائة نظرات علمای معاصر شیعی درخصوص مراد متقدمان شیعی از اصطلاح «بداء» و اثبات بیاعتبار بودن اتهامات مطرحشده از سوی الجمیلی، ضرورت این مطالعه را روشن میسازد. نگارنده تلاش میکند با ارائة مفهوم حقیقی و مجازی بداء، فهرست نمودن اتهامات الجمیلی به شیعه و بررسی اسناد مربوط به این اتهامات، با ذکر پاسخهای مناسبی به هریک از آنها نواقص موجود در اسناد را بررسی نماید.
سیدمجتبی جلالی؛ علی طاهری دهنوی؛ سید حسن جلالی
چکیده
در میان برخی متکلمان اسلامی و غیرآن در خصوص مسألهی تأویل و جواز یا عدم آن مباحث مختلفی مطرح شده است. مسأله پژوهش یافتن معنایی مشترک در خصوص تأویل و بیان راهکاری در پاسخ به شبهات پیرامون آن با روش تحلیلی و توصیفی است که در این راستا از محتوای منابع تفسیری، کلامی و حدیثی بهره گرفته شده است. بر این اساس مهمترین دستاورد پژوهش گویای آنست ...
بیشتر
در میان برخی متکلمان اسلامی و غیرآن در خصوص مسألهی تأویل و جواز یا عدم آن مباحث مختلفی مطرح شده است. مسأله پژوهش یافتن معنایی مشترک در خصوص تأویل و بیان راهکاری در پاسخ به شبهات پیرامون آن با روش تحلیلی و توصیفی است که در این راستا از محتوای منابع تفسیری، کلامی و حدیثی بهره گرفته شده است. بر این اساس مهمترین دستاورد پژوهش گویای آنست که با توجه به پیش فرضهای موجود در مسألهی تأویل و بیان دلایل منکران(مأموریت مسلمانان به اخذ معنای ظاهری آیات، خودداری سلف از تأویل صفات، لزوم عدم بیان از سوی خدا و رسول(ص)، عدم تبیین معیار، تفاوت مبنای طرفداران تأویل) و مدافعان آن(آیات مثبت تأویل، امتناع حمل صفات خدا به معانی ظاهری، احادیث دال بر جواز تأویل، امتناع برخی نصوص از اخذ معانی ظاهری)، با نقد و بررسی(نقضی و حلی) آنها و به رغم اختلاف نظرها در شمول تأویل در آیات، میتوان گفت که تأویل قرآن و حمل معنای آیات برخلاف معانی ظاهری آنها، در مصادیقی که حمل بر ظاهر کلام مستلزم مخالفت با محکمات قرآن، ضروری دین و ادله قطعی باشد، جایز و امکانپذیر است.
سعید بخشی؛ آرزو شکری
چکیده
یکی از ادلّة نقلی متکلمان شیعی برای اثبات امامت حضرت علی(ع) و منصوص بودن آن، «حدیث وصایت» است. این حدیث نبوی با مضمون وصیت پیامبر(ص) به امام علی(ع) دربارة امامت و جانشینی بعد از پیامبر(ص) است. حدیث مذکور با طرق و متون مختلف در مصادر متعدد اهل سنت نقل گردیدهاست که متن مشهور آن، حدیثِ «لِکُلِّ نَبِیٍّ وَصِیٌّ وَ وَارِثٌ، وَ إِنَّ ...
بیشتر
یکی از ادلّة نقلی متکلمان شیعی برای اثبات امامت حضرت علی(ع) و منصوص بودن آن، «حدیث وصایت» است. این حدیث نبوی با مضمون وصیت پیامبر(ص) به امام علی(ع) دربارة امامت و جانشینی بعد از پیامبر(ص) است. حدیث مذکور با طرق و متون مختلف در مصادر متعدد اهل سنت نقل گردیدهاست که متن مشهور آن، حدیثِ «لِکُلِّ نَبِیٍّ وَصِیٌّ وَ وَارِثٌ، وَ إِنَّ علی(ع)اً وَصِیِّی وَ وَارِثِی» است. اطلاق وصایت و جایگاه وصیتکننده، بیانگر معنای جانشینی علی(ع) در مقام رهبری امت اسلامی بعد از پیامبر(ص) است. در این مقاله، برآنیم که ابتدا اسانید و طرق حدیث را استقصاء نموده، سپس محتوا را از نظر گونههای محتوایی، دلالت آنها بر امامت حضرت علی(ع) را بررسی کنیم و به شبهات موجود پاسخ دهیم. در این تحقیق، ابتدا دادهها را در این زمینه به روش کتابخانهای جمعآوری نمودهایم و با مراجعه به منابع معتبر اهل سنت و نیز با تفکیک ادله از نظر سندی و دلالی، به تحلیل محتوا و پاسخ به شبهات پرداختهایم.
حافظ نجفی
چکیده
زیارت، عملی عبادی است که با هدف جستجوی معنویت در یک مکان مقدس صورت می گیرد. بررسی ها در سابقه تاریخی زیارت نشان می دهد چنین عملی در ادیان پیش از اسلام مانند زرتشت، یهود و مسیحیت نیز وجود داشته و تأکید به سفرهای زیارتی با محوریت کسب معنویت صورت می گرفته است. در این تحقیق که با روش توصیفی و تحلیلی صورت می گیرد، به دنبال پاسخ به این سؤال ...
بیشتر
زیارت، عملی عبادی است که با هدف جستجوی معنویت در یک مکان مقدس صورت می گیرد. بررسی ها در سابقه تاریخی زیارت نشان می دهد چنین عملی در ادیان پیش از اسلام مانند زرتشت، یهود و مسیحیت نیز وجود داشته و تأکید به سفرهای زیارتی با محوریت کسب معنویت صورت می گرفته است. در این تحقیق که با روش توصیفی و تحلیلی صورت می گیرد، به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که زیارت و سفرهای زیارتی چقدر می تواند در بهبود وضعیت روحی و روانی انسان ها مؤثر باشد و آیا در فرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی و شکل گیری تمدن ها، نقشی در زندگی انسان ها داشته است؟ بر آیند تحقیق نشان می دهد، زیارت اماکن مقدس و سفرهای زیارتی، در طول تاریخ بشر، یکی از عوامل اجتماعات مردمی و فعالیت فرهنگی بوده و رونق اقتصادی و شکل گیری شهرنشینی را به دنبال داشته است. همچنین بررسی گزاره های تاریخی و گزارش های کنونی رونش می کند که پیروان ادیان زرتشت، یهودیت، مسیحیت، بویژه دین اسلام، بر این باورند: زیارت یک مکان مقدس، سبب نزدیکی انسان به خداوند گشته و باعث می شود یک یا چند اتفاق معنوی در زندگی انسان رخ دهد.
امیر شیرزاد
چکیده
آیۀ شریفۀ ﴿لایُسئَلُ عَمّا یَفعَلُ وَ هُم یُسئَلُونَ﴾ (انبیا /23) از جمله آیات قرآن است که محل بحث و نظر عالمان دینی قرار گرفتهاست. مهمترین سؤال در مواجهه با این آیة شریفه سؤال از چرایی و دلیلِ مورد سؤال واقعنشدن خدای تعالی است. ملاحظۀ آراء عمده در تبیین این آیة شریفه، حکایت از مبانی گوناگون کلامی، حکمی و عرفانی در پاسخ از پرسش ...
بیشتر
آیۀ شریفۀ ﴿لایُسئَلُ عَمّا یَفعَلُ وَ هُم یُسئَلُونَ﴾ (انبیا /23) از جمله آیات قرآن است که محل بحث و نظر عالمان دینی قرار گرفتهاست. مهمترین سؤال در مواجهه با این آیة شریفه سؤال از چرایی و دلیلِ مورد سؤال واقعنشدن خدای تعالی است. ملاحظۀ آراء عمده در تبیین این آیة شریفه، حکایت از مبانی گوناگون کلامی، حکمی و عرفانی در پاسخ از پرسش مذکور دارد. برخی متکلمین، نفی پرسش از خداوند را به نفی وجوب و یا ترک فعل بر خدای متعال ارجاع دادهاند و برخی دیگر ضمن قول به وجوب برخی از افعال بر خدای متعال، ابتناء فعل الهی بر حُسن و حکمت را دلیل نفی پرسش از خدای متعال دانستهاند. برخی حکما نیز نفی پرسش از خداوند را به نفی غایت در فعل مطلق الهی و غایتِ اخیر در مخلوقات ارجاع دادهاند. عرفا نیز با تکیه بر علم و سرّ وحجت الهی به تبیین شریفة لایسئل عما یفعل پرداختهاند. این مقاله در صدد است تا با تکیه بر یک شخصیت فکری از صاحبان آراء فوق (به ترتیب : غزالی، زمخشری، ملاصدرا و ابن عربی) به بررسی و نقد آراء پرداخته و سپس در نگاهی مجدد به آیة شریفه به تبیین آن در دو جایگاه متفاوت یعنی در ربط با آیات قبل و بعد، و نیز در ربط با سایر آیات مرتبط بپردازد.
عبدالله حسینی اسکندیان؛ قربانعلی کریم زاده قراملکی
چکیده
منشأ دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین و کلام جدید است که در مورد آن دیدگاههای مختلفی از سوی متفکران غربی و اندیشمندان اسلامی مطرح شده است. آگوست کنت جامعهشناس مشهور فرانسوی منشأ دین را جهل آدمی میداند. ازآنجاییکه نگرش وی در این زمینه مبتنی بر مراحل تکامل اندیشه بشر است و دین را محصول مرحله اول، یعنی دوره تبیین الهیاتی پدیدهها ...
بیشتر
منشأ دین یکی از مباحث مهم در فلسفه دین و کلام جدید است که در مورد آن دیدگاههای مختلفی از سوی متفکران غربی و اندیشمندان اسلامی مطرح شده است. آگوست کنت جامعهشناس مشهور فرانسوی منشأ دین را جهل آدمی میداند. ازآنجاییکه نگرش وی در این زمینه مبتنی بر مراحل تکامل اندیشه بشر است و دین را محصول مرحله اول، یعنی دوره تبیین الهیاتی پدیدهها میداند؛ بنابراین ازنظر او دوران ادیان سنتی به پایان رسیده است. در مقابل شهید مطهری که از برجستهترین اندیشمندان معاصر است؛ منشأ گرایش به دین را فطرت انسان میداند؛ یعنی گرایش به خداپرستی در ذات و نهاد انسان ریشه دارد. ازنظر وی بر مبنای فرمایش امیرالمؤمنین(ع) بعثت پیامبران برای آگاه کردن مردم به گرایشهای نهفته در وجودشان مانند گرایش به حق و حقپرستی است. بر این اساس آنچه در این پژوهش صورت گرفته است، تبیین دیدگاه کنت و نقد آن بر مبنای نظریه فطرت استاد مطهری است. درنهایت بر اساس نقدهای وارد بر رویکرد کنت معلوم شده است که تلقی سادهانگارانه وی از دین و رسیدن به پارادوکسی که خودش نیز به آن اعتراف کرده است با نظریات تکاملى و کارکردى او قابلرفع نیست.
سعید سلیمی
چکیده
امامت یکی از اصول بنیادین اسلامی است که بسیاری از اصول دیگر در پرتو آن تبیین میشوند. همانگونه که اختلاف در امامت بهعنوان اصل بنیادین، سبب بهوجود آمدن برخی از فِرَق اسلامی گردیده، اختلاف در صفات امام نیز باعث بهوجود آمدن فِرَقی مانند امامیّه و زیدیّه در عالم تشیّع شده است. صفاتی مانند قیام مسلّحانه، عصمت، افضلیّت، علم، نسب ...
بیشتر
امامت یکی از اصول بنیادین اسلامی است که بسیاری از اصول دیگر در پرتو آن تبیین میشوند. همانگونه که اختلاف در امامت بهعنوان اصل بنیادین، سبب بهوجود آمدن برخی از فِرَق اسلامی گردیده، اختلاف در صفات امام نیز باعث بهوجود آمدن فِرَقی مانند امامیّه و زیدیّه در عالم تشیّع شده است. صفاتی مانند قیام مسلّحانه، عصمت، افضلیّت، علم، نسب امام و بلوغ از مهمترین صفات اختلافی بین امامیّه و زیدیّه است. در این پژوهش با استفاده از روش عقلی برهانی، نقلی وحیانی و نقلی تاریخی ثابت شده که امامیّه به لازم نبودن قیام مسلّحانة امام در هر شرایطی، تأکید میکند و با توجه به عصمت و علم امام، آگاهی و اقدام به قیام برعهدة امام است. نبودِ انصار واقعی، اصل ثابتِ حفظ اسلام و احقاق حقّ مردم، نه حقوق شخصی از مهمترین دلایل قیام نکردن برخی از امامان است؛ ولی زیدیّه به لزوم قیام مسلّحانة امام در هر شرایطی اصرار دارند.
سید جابر موسوی راد
چکیده
پل تیلیخ خداوند را نه یک وجود، بلکه خود وجود و اساس وجود میداند و بر اساس این فرض که خداوند کاملا متعالی و فراتر از بشر است، امکان هرگونه سخن گفتن حقیقی از خداوند را منتفی میداند؛ وی صفات و اسمائی را که به خداوند نسبت داده میشود، صرفاً نمادهایی میداند که اشارهی حقیقی به خداوند نداشته و تنها راههایی برای مواجهه با امر قدسی هستند. ...
بیشتر
پل تیلیخ خداوند را نه یک وجود، بلکه خود وجود و اساس وجود میداند و بر اساس این فرض که خداوند کاملا متعالی و فراتر از بشر است، امکان هرگونه سخن گفتن حقیقی از خداوند را منتفی میداند؛ وی صفات و اسمائی را که به خداوند نسبت داده میشود، صرفاً نمادهایی میداند که اشارهی حقیقی به خداوند نداشته و تنها راههایی برای مواجهه با امر قدسی هستند. در سنت عرفان اسلامی نیز عارفانی چون امام خمینی دیدگاهی خاص پیرامون کیفیت سخن گفتن از خداوند دارند که باید به صورت مستقل در ضمن زبان دین بررسی شود؛ این دیدگاه از جهاتی به دیدگاه پل تیلیخ شباهت داشته و از جهاتی هم با آن متمایز است؛ امام خمینی معتقد است مرحلهی غیب الغیوب ذات الهی، کاملا متعالی و فراتر از بشر است و بشر در این مرحله، هیچ صفتی را نمیتواند به خداوند نسبت دهد؛ در عین حال، تنزّه الهی مانع این نمیشود که انسان بتواند در مقام واحدی، راجع به خداوند سخن گفته و تمام صفات و اسماء کمالی را به خداوند نسبت دهد. این مقاله با هدف مقایسهی بین دیدگاه پل تیلیخ و نظریهی عرفانی امام خمینی پیرامون زبان دین، ضمن استفاده از روش تحلیلی و تطبیقی، وجوه اشتراک و تفاوت این دو نظریه را بررسی کرده و نهایتاً برتریها و مزایای دیدگاه عرفانی امام خمینی نسبت به دیدگاه پل تیلیخ را نشان میدهد.
فریده حکیمی؛ مهدی دهباشی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، بررسی دیدگاه غزالی و ابن سینا درباره یکی از بحث برانگیزترین مسائل کلامی در حوزه فلسفه اسلامی یعنی صفات خداوند و نحوه تبیین این دو اندیشمند از صفات الهی می باشد. با توجه به این که ابن سینا ادراک کنه ذات خداوند را محال می داند، لذا شناخت او را تنها از طریق شناخت صفات الهی ممکن می داند.چون ابن سینا، صفات خداوند را عین ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش، بررسی دیدگاه غزالی و ابن سینا درباره یکی از بحث برانگیزترین مسائل کلامی در حوزه فلسفه اسلامی یعنی صفات خداوند و نحوه تبیین این دو اندیشمند از صفات الهی می باشد. با توجه به این که ابن سینا ادراک کنه ذات خداوند را محال می داند، لذا شناخت او را تنها از طریق شناخت صفات الهی ممکن می داند.چون ابن سینا، صفات خداوند را عین ذات او می داند پس کسی که بتواند صفاتش را بشناسد گویی به ذات او پی برده است. برخلاف نظر ابن سینا، رویکرد غزالی در خصوص صفات خداوند طی مراحل مختلف زندگی او دچار تغییرات بسیاری شده است. زیرا به نظر او ما فقط می توانیم صفاتی را به خدا نسبت دهیم که خداوند خود را به آن ها وصف کرده است. پس بر این اساس او صفات خداوند را نه همانند او و نه همانند غیر او میداند و معتقد است ما اصلاً نمی بایست در این خصوص سوالی بپرسیم. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای به واکاوی این مسئله پرداخته و در پی رفع ابهامات مطرح شده در این خصوص برآمده است.
محمدجعفر میلان نورانی؛ مجید سرکوبی
چکیده
عبدالله موصلی نویسندة سلفی کتاب حتی لاننخدع، در یکی از قسمتهای کتاب خود ادعا میکند شیعیان عموم اهل سنت را ناصبی و دشمن اهل بیت میدانند. وی مانند سایر بخشهای کتابش، در اینجا نیز به برخی روایات و سخنان بزرگان شیعه در زمینة ناصبی شمردن اهل سنت استناد میکند که بهواقع، هیچ یک از آن سخنان در اثبات ادعای موصلی تمام نیستند ...
بیشتر
عبدالله موصلی نویسندة سلفی کتاب حتی لاننخدع، در یکی از قسمتهای کتاب خود ادعا میکند شیعیان عموم اهل سنت را ناصبی و دشمن اهل بیت میدانند. وی مانند سایر بخشهای کتابش، در اینجا نیز به برخی روایات و سخنان بزرگان شیعه در زمینة ناصبی شمردن اهل سنت استناد میکند که بهواقع، هیچ یک از آن سخنان در اثبات ادعای موصلی تمام نیستند و هریک ناظر به بحثی دیگرند. بنابراین، نوشتار پیش رو خود را برآن میداند در رویکردی انتقادیـ تحلیلی، ضمن اثبات برخورداری بدنة اهل سنت از محبت اهل بیت از دیدگاه علمای شیعه، به توضیح منظور روایات، بررسی سندی آنها و مطالعة اقوال مورد ادعای موصلی بپردازد. ضمن اینکه اگر سخنی از بزرگان شیعه آورده شود که صراحتاً تمام اهل سنت را دشمن اهل بیت دانسته، دقیقاً ناظر به ادعای موصلی نیز باشد، باید دانست این سخن، موضع شخصی خودِ اوست و نباید آن را به کلّ شیعیان عمومیت داد. لذا ادعاهای موصلی در این زمینه کلیت ندارد.
یحیی صولتی
چکیده
چکیدهعصمت، به عنوان یکی از مؤلّفههای مهمّ در باب نُبُوَّت به شمار میرود که بدون توجّه به آن، مبحث نبوّت، منتفی می-گردد. این مقوله، در دو بُعد زندگی وحیانی و حیات عادی انبیاء، مورد بررسی قرار میگیرد. در بُعد وحیانی، عصمت انبیاء، مورد اتّفاق نظر تمامی متکلّمان، فلاسفه و دیگر اندیشمندان قرار دارد؛ امّا در بُعد زندگی عادی، این ...
بیشتر
چکیدهعصمت، به عنوان یکی از مؤلّفههای مهمّ در باب نُبُوَّت به شمار میرود که بدون توجّه به آن، مبحث نبوّت، منتفی می-گردد. این مقوله، در دو بُعد زندگی وحیانی و حیات عادی انبیاء، مورد بررسی قرار میگیرد. در بُعد وحیانی، عصمت انبیاء، مورد اتّفاق نظر تمامی متکلّمان، فلاسفه و دیگر اندیشمندان قرار دارد؛ امّا در بُعد زندگی عادی، این مسئله، محل اختلاف است. در تاریخ تفکّر اسلامی، عصمت، به عنوان یک مسئلهی بسیار مهمّ کلامی به شمار میرود که مورد اهتمام جدّی متکلّمان مسلمان قرار گرفته است؛ چنانکه متکلّمان عدلیه و متکلّمان امامیه، عصمت انبیاء، را به عنوان موهبتی الهی پذیرفته و آن را با اختیار معصوم، سازگار میدانند؛ امّا متکلّمان معتزله، ضمن تأکید بر اختیار معصوم، ملکهی عصمت را، به دوران پس از بعثت انبیاء، نسبت میدهند. در این جستار، به دنبال اثبات این فرضیّه است که ضرورت عصمت انبیاء الهی، را، اثبات نماید. در راستای این فرضیّه، علّامه طباطبائی ضمن پذیرش دیدگاه متکلّمان امامیّه، به شیوهای خاصّ خود به تفسیر عصمت پرداخته است. این فیلسوف نوصدرایی، بر اساس موازین کلامی و فلسفی خویش، عصمت را مورد بررسی قرار داده و آن را به عنوان ویژگی ذاتی مبحث نبوّت به اثبات میرساند.کلیدواژگان: عصمت، نبوّت، علّامه طباطبائی، لطف الهی، انبیاء الهی، متکلّمان اسلامی، اولیاء الهی،.
سید مصطفی حسینی
چکیده
بعد از مطرحشدن بحث اصلاحگری در دین، یک دسته از جریانهایی که در جهان اسلام شکل گرفت، جریان سلفیگری بود. در ایران نیز برخی از نویسندگان و متفکران شیعه، تحت تأثیر سلفیان قرار گرفتند و با انعکاس اعتقاداتی مشابه باورهای سلفیگری، رفته رفته شاگردان و طرفدارانی پیدا کردند و جریان سلفیگری شیعه را در ایران شکل دادند. به غیر از ...
بیشتر
بعد از مطرحشدن بحث اصلاحگری در دین، یک دسته از جریانهایی که در جهان اسلام شکل گرفت، جریان سلفیگری بود. در ایران نیز برخی از نویسندگان و متفکران شیعه، تحت تأثیر سلفیان قرار گرفتند و با انعکاس اعتقاداتی مشابه باورهای سلفیگری، رفته رفته شاگردان و طرفدارانی پیدا کردند و جریان سلفیگری شیعه را در ایران شکل دادند. به غیر از تأثیر از سلفیان، عوامل دیگری نیز در شکلگیری این جریان در ایران نقش داشت؛ از جمله ضعف و انحطاط مسلمانان و پیشرفت غرب در علوم مادی و همکاری حاکمان وقت و عوامل غربی با آنان. یکی از ویژگیهای مهم این جریان، تقابل اعتقادی آنان با شیعیان امامی است. آنان در ابتدا تنها شعار بازگشت به قرآن و صدر اسلام و لزوم وحدت را که منطبق با اعتقادات شیعیان امامی نیز بود، سر دادند؛ اما پس از مدتی، تفکرات ضد شیعی خود را بروز دادند و شروع به انکار عقائد شیعیان امامیه و خرافه نامیدن آنها کردند؛ نظیر آنچه در امامت، عصمت و علم ائمه (ع)، شفاعت، زیارت قبور و رجعت میگویند. از دید آنان، این اعتقادات برخاسته از احادیث نادرست و مکر و نیرنگ علما و روحانیت شیعه است. مقالة حاضر به بررسی چگونگی شکلگیری این جریان و تقابلات اعتقادی آنان در برابر اعتقادات شیعة امامیه پرداخته است.
محمد تشکری آبقد؛ محمد علی وطن دوست
چکیده
مسئله عصمت امام ازجمله مباحث مهم کلامی است که در میان متکلمان مسلمان با دو رویکرد عمده مورد بحث قرارگرفته است. بسیاری از متکلمان شیعه، طرفدار نگاه حداکثری درباره گستره عصمت امام هستند و برخی نیز به رویکرد حداقلی دراینباره باور دارند. برخی از نواندیشان معاصر مانند مدرسی طباطبایی، کدیور، سروش و صالحی نجفآبادی، با نگاهی تاریخی ...
بیشتر
مسئله عصمت امام ازجمله مباحث مهم کلامی است که در میان متکلمان مسلمان با دو رویکرد عمده مورد بحث قرارگرفته است. بسیاری از متکلمان شیعه، طرفدار نگاه حداکثری درباره گستره عصمت امام هستند و برخی نیز به رویکرد حداقلی دراینباره باور دارند. برخی از نواندیشان معاصر مانند مدرسی طباطبایی، کدیور، سروش و صالحی نجفآبادی، با نگاهی تاریخی به عقاید شیعیان، پیرو رویکرد حداقلی هستند و بر این باورند که عقیده گروه نخست درباره عصمت امام، هیچ پیشینهای در عصر امامان(ع) ندارد، بلکه نگاه حداکثری به گستره عصمت امام، تحت تأثیر جریانات فکری بیرونی مانند غالیان پدید آمده است. دلیل عمده این افراد در اثبات مدعا، بر ذکر شواهد تاریخی درباره دیدگاه اصحاب ائمه (ع) استوار است و میکوشد نشان دهد که در نگاه اصحاب ائمه (ع)، امامان دارای عصمت نبوده و هرگونه نگاه حداکثری به عصمت امام از سوی آنان نفی میشود. در پژوهش حاضر تلاش شده است با تکیه بر روایات و شواهد تاریخی و با شیوه توصیفی - تحلیلی و با رویکرد انتقادی، دیدگاه نواندیشان معاصر درباره عصمت امام مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. در پایان این نتیجه به دست آمده است که بر اساس روایات و شواهد تاریخی دوران ائمه (ع) دیدگاه حداکثری درباره عصمت امام اثبات میشود و جایی برای طرح دیدگاه نواندیشان باقی نمیماند.