نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استادیار
چکیده
چکیده
عصمت، به عنوان یکی از مؤلّفههای مهمّ در باب نُبُوَّت به شمار میرود که بدون توجّه به آن، مبحث نبوّت، منتفی می-گردد. این مقوله، در دو بُعد زندگی وحیانی و حیات عادی انبیاء، مورد بررسی قرار میگیرد. در بُعد وحیانی، عصمت انبیاء، مورد اتّفاق نظر تمامی متکلّمان، فلاسفه و دیگر اندیشمندان قرار دارد؛ امّا در بُعد زندگی عادی، این مسئله، محل اختلاف است. در تاریخ تفکّر اسلامی، عصمت، به عنوان یک مسئلهی بسیار مهمّ کلامی به شمار میرود که مورد اهتمام جدّی متکلّمان مسلمان قرار گرفته است؛ چنانکه متکلّمان عدلیه و متکلّمان امامیه، عصمت انبیاء، را به عنوان موهبتی الهی پذیرفته و آن را با اختیار معصوم، سازگار میدانند؛ امّا متکلّمان معتزله، ضمن تأکید بر اختیار معصوم، ملکهی عصمت را، به دوران پس از بعثت انبیاء، نسبت میدهند. در این جستار، به دنبال اثبات این فرضیّه است که ضرورت عصمت انبیاء الهی، را، اثبات نماید. در راستای این فرضیّه، علّامه طباطبائی ضمن پذیرش دیدگاه متکلّمان امامیّه، به شیوهای خاصّ خود به تفسیر عصمت پرداخته است. این فیلسوف نوصدرایی، بر اساس موازین کلامی و فلسفی خویش، عصمت را مورد بررسی قرار داده و آن را به عنوان ویژگی ذاتی مبحث نبوّت به اثبات میرساند.
کلیدواژگان: عصمت، نبوّت، علّامه طباطبائی، لطف الهی، انبیاء الهی، متکلّمان اسلامی، اولیاء الهی،.
کلیدواژهها