کاوس روحی برندق؛ صالح حسن زاده
چکیده
ظهور ابتدایی پارهای از آیات قرآن در موارد متعدّد نشانگر آن است که حضرت موسی (ع) در دو مورد: 1) کشتن فرد قبطی؛ و 2) برخورد به ظاهر تحقیرآمیز با پیامبر الهی، برادر خود هارون (ع) به خشونتآمیزترین عمل ممکن دست زدهاست. این پژوهش که در روش گردآوری مطالب، کتابخانهای است و در نحوۀ استناد دادهها، از شیوۀ اسنادی پیروی میکند و در ...
بیشتر
ظهور ابتدایی پارهای از آیات قرآن در موارد متعدّد نشانگر آن است که حضرت موسی (ع) در دو مورد: 1) کشتن فرد قبطی؛ و 2) برخورد به ظاهر تحقیرآمیز با پیامبر الهی، برادر خود هارون (ع) به خشونتآمیزترین عمل ممکن دست زدهاست. این پژوهش که در روش گردآوری مطالب، کتابخانهای است و در نحوۀ استناد دادهها، از شیوۀ اسنادی پیروی میکند و در تجزیه و تحلیل مطالب، روش آن تحلیل محتوایی از نوع توصیفی تحلیلی میباشد. پاسخهای مربوط به عملکرد خشونتآمیز حضرت موسی (ع) را گردآوری، تحلیل و بررسی و نقد نموده و در دیدگاه برگزیده به این نتیجه دست یافتهاست که در مسألۀ قتل، فقط دو پاسخ به قصد دفاع از مظلوم خواه به صورت قتل غیر عمدی و یا قتل عمدی پاسخ موجه میباشند و در زمینه برخورد تحقیرآمیز تنها پاسخ موجه این است که حضرت موسی (ع) با این کار خود میخواست بهصورت عملی، عواقب سوء بتپرستى را به نمایش بگذارد.
آفاق کریمی؛ مرتضی فتحی زاده؛ شاکر لوایی
چکیده
چگونگی رابطۀ میان انسان و خداوند یکی از دغدغههای مهم فلسفی، کلامی و عرفانی در جهان اسلام بودهاست. فیلسوفان، متکلمان و عرفای مسلمان با توجه به رهنمودهای قرآن در این زمینه و نیز رویکردهای عقلانی خویش و تأثیرپذیریشان از برخی از اندیشههای فلسفهیونانی، کوشیدهاند تا هریک بهگونهای متمایز و درعینحال بدون تعارض این رابطه ...
بیشتر
چگونگی رابطۀ میان انسان و خداوند یکی از دغدغههای مهم فلسفی، کلامی و عرفانی در جهان اسلام بودهاست. فیلسوفان، متکلمان و عرفای مسلمان با توجه به رهنمودهای قرآن در این زمینه و نیز رویکردهای عقلانی خویش و تأثیرپذیریشان از برخی از اندیشههای فلسفهیونانی، کوشیدهاند تا هریک بهگونهای متمایز و درعینحال بدون تعارض این رابطه را تبیین کنند. پژوهش کنونی به بررسی آرای دو اندیشمند برجسته از جریانهای مذکور میپردازد. ابنسینا به نمایندگی از فیلسوفان مسلمان این رابطه را با الگوی عشق و ادراکات عقلی تبیین میکند و معتقد است آدمی با شهود و حب و کشش خویش بهسوی خداوند، به مقامی میرسد که میتواند لذتی هم پای لذتِ فرشتگان کسب نماید. غزالی به عنوان صوفی و عارف، رابطه میان انسان و خدا را در الگوی فنا و نابودیِ عرفانی و در چارچوب وحدت با خداوند تبیین مینماید. این رویکردهای دوگانه فلسفی و عرفانی دارای پیشفرضهای هستیشناختی، انسانشناختی، معرفتشناختی و الهیاتی هستند.
امیر شیرزاد
چکیده
آیۀ شریفۀ ﴿لایُسئَلُ عَمّا یَفعَلُ وَ هُم یُسئَلُونَ﴾ (انبیا /23) از جمله آیات قرآن است که محل بحث و نظر عالمان دینی قرار گرفتهاست. مهمترین سؤال در مواجهه با این آیة شریفه سؤال از چرایی و دلیلِ مورد سؤال واقعنشدن خدای تعالی است. ملاحظۀ آراء عمده در تبیین این آیة شریفه، حکایت از مبانی گوناگون کلامی، حکمی و عرفانی در پاسخ از پرسش ...
بیشتر
آیۀ شریفۀ ﴿لایُسئَلُ عَمّا یَفعَلُ وَ هُم یُسئَلُونَ﴾ (انبیا /23) از جمله آیات قرآن است که محل بحث و نظر عالمان دینی قرار گرفتهاست. مهمترین سؤال در مواجهه با این آیة شریفه سؤال از چرایی و دلیلِ مورد سؤال واقعنشدن خدای تعالی است. ملاحظۀ آراء عمده در تبیین این آیة شریفه، حکایت از مبانی گوناگون کلامی، حکمی و عرفانی در پاسخ از پرسش مذکور دارد. برخی متکلمین، نفی پرسش از خداوند را به نفی وجوب و یا ترک فعل بر خدای متعال ارجاع دادهاند و برخی دیگر ضمن قول به وجوب برخی از افعال بر خدای متعال، ابتناء فعل الهی بر حُسن و حکمت را دلیل نفی پرسش از خدای متعال دانستهاند. برخی حکما نیز نفی پرسش از خداوند را به نفی غایت در فعل مطلق الهی و غایتِ اخیر در مخلوقات ارجاع دادهاند. عرفا نیز با تکیه بر علم و سرّ وحجت الهی به تبیین شریفة لایسئل عما یفعل پرداختهاند. این مقاله در صدد است تا با تکیه بر یک شخصیت فکری از صاحبان آراء فوق (به ترتیب : غزالی، زمخشری، ملاصدرا و ابن عربی) به بررسی و نقد آراء پرداخته و سپس در نگاهی مجدد به آیة شریفه به تبیین آن در دو جایگاه متفاوت یعنی در ربط با آیات قبل و بعد، و نیز در ربط با سایر آیات مرتبط بپردازد.
سید مصطفی حسینی
چکیده
بعد از مطرحشدن بحث اصلاحگری در دین، یک دسته از جریانهایی که در جهان اسلام شکل گرفت، جریان سلفیگری بود. در ایران نیز برخی از نویسندگان و متفکران شیعه، تحت تأثیر سلفیان قرار گرفتند و با انعکاس اعتقاداتی مشابه باورهای سلفیگری، رفته رفته شاگردان و طرفدارانی پیدا کردند و جریان سلفیگری شیعه را در ایران شکل دادند. به غیر از ...
بیشتر
بعد از مطرحشدن بحث اصلاحگری در دین، یک دسته از جریانهایی که در جهان اسلام شکل گرفت، جریان سلفیگری بود. در ایران نیز برخی از نویسندگان و متفکران شیعه، تحت تأثیر سلفیان قرار گرفتند و با انعکاس اعتقاداتی مشابه باورهای سلفیگری، رفته رفته شاگردان و طرفدارانی پیدا کردند و جریان سلفیگری شیعه را در ایران شکل دادند. به غیر از تأثیر از سلفیان، عوامل دیگری نیز در شکلگیری این جریان در ایران نقش داشت؛ از جمله ضعف و انحطاط مسلمانان و پیشرفت غرب در علوم مادی و همکاری حاکمان وقت و عوامل غربی با آنان. یکی از ویژگیهای مهم این جریان، تقابل اعتقادی آنان با شیعیان امامی است. آنان در ابتدا تنها شعار بازگشت به قرآن و صدر اسلام و لزوم وحدت را که منطبق با اعتقادات شیعیان امامی نیز بود، سر دادند؛ اما پس از مدتی، تفکرات ضد شیعی خود را بروز دادند و شروع به انکار عقائد شیعیان امامیه و خرافه نامیدن آنها کردند؛ نظیر آنچه در امامت، عصمت و علم ائمه (ع)، شفاعت، زیارت قبور و رجعت میگویند. از دید آنان، این اعتقادات برخاسته از احادیث نادرست و مکر و نیرنگ علما و روحانیت شیعه است. مقالة حاضر به بررسی چگونگی شکلگیری این جریان و تقابلات اعتقادی آنان در برابر اعتقادات شیعة امامیه پرداخته است.
مریم خوشنویسان؛ سیدصدرالدین طاهری موسوی؛ بابک عباسی
چکیده
مقالۀ حاضر به منظور ارائۀ گزارشی تطبیقی پیرامون حدوث عالم ماده، براساس آرای چهار فرقه کلامی اسلامی، معتزله، اشاعره، ماتریدیه و شیعه، به ضمیمه آرای ابن سینا، از فلاسفۀ اسلامی و مؤسس مکتب مشاء، گرد آمدهاست. ابتدا مقدماتی پیرامون معنی حدوث و نقطۀ مقابل آن، یعنی قِدم و معنی عالَم و پرسشهای اصلی بیان شده، سپس پیشینۀ مسئله گزارش گردیده، ...
بیشتر
مقالۀ حاضر به منظور ارائۀ گزارشی تطبیقی پیرامون حدوث عالم ماده، براساس آرای چهار فرقه کلامی اسلامی، معتزله، اشاعره، ماتریدیه و شیعه، به ضمیمه آرای ابن سینا، از فلاسفۀ اسلامی و مؤسس مکتب مشاء، گرد آمدهاست. ابتدا مقدماتی پیرامون معنی حدوث و نقطۀ مقابل آن، یعنی قِدم و معنی عالَم و پرسشهای اصلی بیان شده، سپس پیشینۀ مسئله گزارش گردیده، آنگاه آرای سران فرقههای مذهبی اهل سنت، یعنی معتزله، اشاعره و ماتریدیه، با استناد مستقیم به گفتار یک تن از رؤسای هر یک از سه فرقه اهل سنت بیان شده، و از بزرگان شیعه، گفتار چندین تن بررسی گردیدهاست. سپس اشاراتی به رأی ابن سینا در همین مسئله صورت گرفته و در نهایت، نتیجۀ به دست آمده این است که مسئله به پاسخ قانعکنندهای نمیرسد؛ به ناچار با الهام از گفتههای فلاسفه راه حلی موقتی، بی آنکه آن راه حل، قطعی شمرده شود، برگزیده شد.
سیدباقر حسینی کریمی
چکیده
مسئلۀ تحقیق؛ رویکرد جریانهای کلامی و فلسفی جهان اسلام در بهرهگیری از عقل و رابطۀ میان آن و نقل، متفاوت بوده است. با توجه به اهمیت نظرات سیّد مرتضی و علّامه طباطبائی در خصوصمعنا، حجیت و رابطۀ عقل و نقل، سعی نمودیم به صورت تطبیقی این مسئله را از دیدگاه این دو بزرگوار بررسی نماییم. روش تحقیق؛ پژوهش حاضر با شیوه توصیفی ...
بیشتر
مسئلۀ تحقیق؛ رویکرد جریانهای کلامی و فلسفی جهان اسلام در بهرهگیری از عقل و رابطۀ میان آن و نقل، متفاوت بوده است. با توجه به اهمیت نظرات سیّد مرتضی و علّامه طباطبائی در خصوصمعنا، حجیت و رابطۀ عقل و نقل، سعی نمودیم به صورت تطبیقی این مسئله را از دیدگاه این دو بزرگوار بررسی نماییم. روش تحقیق؛ پژوهش حاضر با شیوه توصیفی و تحلیلی به بررسی عنوان این پژوهش تا رسیدن به نتیجه مطلوب پرداخته است. یافتههای تحقیق؛ سیّد مرتضی، عقل را به معنای مجموعه علومی میداند که برای مکلّف حاصل میشود. علّامه، عقل را به معنای قوۀ شناخت انسان، و از آن به حقیقتِ نفسِ انسانِ مُدرِک یاد میکند. از دیدگاه این دو بزرگوار، حجیت عقل ذاتی آن است و از منابع معرفت به شمار میرود. از دیدگاه ایشان، هر کدام از عقل و نقل، ضمن آن که دارای قلمروِ خاصِ خود، میباشند ولی در موارد زیادی، مؤید یگدیگرند. ایشان در بحث تعارض عقل و نقل، دیدگاهی مشابه دارند.
زهره اخوان مقدم؛ فرشته طاهری
چکیده
یکی از عالیترین مفاهیم قرآنی که از سوی معصومان نیز مورد تأیید قرار گرفته، مسئلۀ «بداء» است. اگرچه «بداء» به معنای امکان تغییر مقدرات غیر حتمی خداوند بر اساس افعال اختیاری انسان و پارهای حوادث و وقایع و شرایط ویژه، در میان عموم علمای متأخر شیعه پذیرفته شده؛ امّا این مسئله در میان عالمان متقدم، از نظر مفهوم و ماهیّت آن، ...
بیشتر
یکی از عالیترین مفاهیم قرآنی که از سوی معصومان نیز مورد تأیید قرار گرفته، مسئلۀ «بداء» است. اگرچه «بداء» به معنای امکان تغییر مقدرات غیر حتمی خداوند بر اساس افعال اختیاری انسان و پارهای حوادث و وقایع و شرایط ویژه، در میان عموم علمای متأخر شیعه پذیرفته شده؛ امّا این مسئله در میان عالمان متقدم، از نظر مفهوم و ماهیّت آن، با اختلافهایی همراه بودهاست. کلینی از جمله کسانی است که نظر او با نظر مشهور فعلی عالمان شیعه، کاملاً هماهنگ میباشد. در این نوشتار، مستندات قرآنی باب بداء از کتاب کافی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در ضمن آن، به تبیین درست این مسئله و به ویژه عدم تنافی این مسئله با علم علی الاطلاق خداوند، بر اساس روایات موجود در این کتاب، راستی آزمایی خواهد شد. کلینی؛ «بداء» را به معنای مشهور آن، با استناد به آیات مختلف از قرآن، پذیرفته و آن را جزء اعتقادات ضروری شیعه، بر شمردهاست. طبق روایات کافی، همۀ پیامبران الهی در طول تاریخ، امت خود را به این باور فراخواندهاند. همچنین این مسئله تنها در دایره قضای غیر محتوم خداوند، معنا پیدا میکند و علم الهی، هم قضای پیشین و هم قضای تغییر یافته در این پدیده را در بر دارد. بر این اساس، باور به مسئله بداء، هرگز به منزلۀ اعتقاد به جهل و یا نقص پروردگار متعال نمیباشد.
محمد شعبان پورشش پلی
چکیده
خواجه نصیرالدین طوسی بهعنوان یکی از متکلمان مشهور شیعه در قرن هفتم با نوشتن آثاری چون (تجرید الاعتقاد) که شیعه و سنی آن را شرح کردهاند؛ توانسته بر اساس قواعد کلامی و فلسفی از آرای شیعه بهویژه در مسئلۀ امامت دفاع کند، وی بر متکلمان متأخر خود حتی در جهان تسنن نیز اثر گذاشت وآنان روش وی را الگو قرار داده و کتابهای مهمی را نگاشتند. ...
بیشتر
خواجه نصیرالدین طوسی بهعنوان یکی از متکلمان مشهور شیعه در قرن هفتم با نوشتن آثاری چون (تجرید الاعتقاد) که شیعه و سنی آن را شرح کردهاند؛ توانسته بر اساس قواعد کلامی و فلسفی از آرای شیعه بهویژه در مسئلۀ امامت دفاع کند، وی بر متکلمان متأخر خود حتی در جهان تسنن نیز اثر گذاشت وآنان روش وی را الگو قرار داده و کتابهای مهمی را نگاشتند. این پژوهش در صدد است تا با رویکرد توصیفی- تحلیلی، آراء خواجه نصیر را در مبحث امامت به صورت تطبیقی در چهار اثر کلامیشان ارائه کند و در نهایت به این نتیجه دست یافتهاست که وی، امامت را بهعنوان یک اصل اعتقادی و در مباحث مستقل مطرح نمودهاست و سعی کرده به این مباحث ساختار منطقی دهد و آنها را با شیوهای تحلیلی- منطقی مورد پژوهش قرار دهد؛ در این راستا دلایل ایشان در دو حوزۀ عقلی و نقلی، پرداخته شدهاست.
سید محمد تقی موسوی کراماتی
چکیده
آیۀ مباهله، جزء نمایانترین آیاتی است که از دیرباز در متن گفتگوهای کلامی فریقین رایج بودهاست. متکلمان امامی بر آن بودهاند که در پرتو دلالت معنایی آیۀ مباهله، پشتوانهای قرآنی برای بنیانهای مرامی شیعه فراهم سازند. امامت، افضلیت امام و عصمت، از درخشانترین دریافتهایی است که در پژوهشهای کلامی شیعه از آن یاد شدهاست ...
بیشتر
آیۀ مباهله، جزء نمایانترین آیاتی است که از دیرباز در متن گفتگوهای کلامی فریقین رایج بودهاست. متکلمان امامی بر آن بودهاند که در پرتو دلالت معنایی آیۀ مباهله، پشتوانهای قرآنی برای بنیانهای مرامی شیعه فراهم سازند. امامت، افضلیت امام و عصمت، از درخشانترین دریافتهایی است که در پژوهشهای کلامی شیعه از آن یاد شدهاست اما در مقابل، متکلمان اهل سنت به جز اثبات نبوت،سایر وجوه معنایی که شیعه بدان استناد میجوید؛ برنتابیده است و در پیمایش کلامی خویش،کوشیدهاست با رویکردی سلبی با ادلهای چون پیامبر، مقصود معنایی انفسنا،کودکبودن حسنین و ترجیح مفضول بر فاضل، دلالت آیه را در حد یک فضیلت ساده فرو کاهد. اما متکلمان امامی با بهرهگیری از ادله عقلی، نقلهای روایی، دریافتهای تفسیری، قواعد ادبی و گزارشهای تاریخی در جایگاه دفاع از دریافتهای معنایی که از آیۀ مباهله دارند؛ آراء متکلمان عامه را به چالش کشیدهاند که برآیند آن در اثبات افضلیت تابناک اهل بیت ظهوری روشن دارد.
ابوذر رجبی
چکیده
از روشهای مطرح در فهم قرآن، روش تأویل است. اگرچه هم در رهیافت سمانتیکی و هم در رهیافت هرمنوتیکی از این روش استفاده میشود، اما تفاوتهای جدی میان این دو وجود دارد. متفکران و مفسران اسلامی که از رهیافت سمانتکی تبعیت میکنند، خود مواجهه یکسانی با روش تأویل ندارند. عدهای به نفی کلی آن و دستهای به پذیرش حداکثری این روش نظر دارند. ...
بیشتر
از روشهای مطرح در فهم قرآن، روش تأویل است. اگرچه هم در رهیافت سمانتیکی و هم در رهیافت هرمنوتیکی از این روش استفاده میشود، اما تفاوتهای جدی میان این دو وجود دارد. متفکران و مفسران اسلامی که از رهیافت سمانتکی تبعیت میکنند، خود مواجهه یکسانی با روش تأویل ندارند. عدهای به نفی کلی آن و دستهای به پذیرش حداکثری این روش نظر دارند. البته برخی نیز در حد میانه از روش اعتدالی در بهکارگیری از آن در تفسیر و فهم قرآن بهره میگیرند. معتزله هم در مباحث کلامی و هم در مباحث تفسیری از روش تأویل فراوان بهره بردهاند. از سوی اشاعره و امامیه به رویکرد آنان نقدهایی صورت گرفت. در میان متکلمان شیعی معاصر استاد جعفر سبحانی علاوه بر مباحث مستقل در حوزه تأویل به رویکرد دیگر متفکران اسلامی نیز نظر داشته و با نگاه انتقادی به تحلیل دیدگاه آنان میپردازد. از جمله این مواجهه با معتزله و رویکردشان در عرصه تأویل است. یافته اصلی تحقیق آن است که ایشان ضمن پذیرش اصل روش تأویل، اما افراط در آن را از آسیبهای عرصه فهم دینی میدانند. در این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی به ضرورت و جایگاه تأویل نزد ایشان اشاره و مواجهه ایشان با تأویل اعتزالی را دنبال خواهیم کرد
علیرضا شاه فضل قمصری
چکیده
هدف این مقاله بررسی تطبیقی دیدگاههای رشیدرضا در تفسیر المنار و علّامه طباطبائی در المیزان پیرامون مسئله شفاعت در قرآن کریم می باشد. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاههای این دو اندیشمند پرداختهاست. پیامدهای به دست آمده عبارتند از اینکه رشیدرضا ضمن بررسی آیات مربوط به شفاعت معتقد است آیات قرآن دلالتی ...
بیشتر
هدف این مقاله بررسی تطبیقی دیدگاههای رشیدرضا در تفسیر المنار و علّامه طباطبائی در المیزان پیرامون مسئله شفاعت در قرآن کریم می باشد. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاههای این دو اندیشمند پرداختهاست. پیامدهای به دست آمده عبارتند از اینکه رشیدرضا ضمن بررسی آیات مربوط به شفاعت معتقد است آیات قرآن دلالتی بر وجود شفاعت در قیامت ندارد و تنها نجاتدهندۀ بشر، اعمال نیک او میباشد. به باور رشیدرضا بین آیات شفاعت هیچگونه ناسازگاری وجود ندارد. ایشان با بیان استدلال عقلی بر نفی شفاعت میگوید: شفاعت نزد حاکمان دنیایی یا بر پایۀ جهل است یا بر پایۀ عدم عدالت و هر دو حالت در مورد خداوند منتفی است. علّامه طباطبائی معتقد است آیات قرآن برای تبیین مسئله شفاعت کفایت میکند و با بررسی دقیق آیات قرآن میتوان دیدگاه قرآن در این زمینه را استخراج نمود. اینکه در برخی از آیات به کلی شفاعت مردود شده دلیلش این است که خداوند میخواهد شفاعت استقلالی را نفی کند و آیاتی که دلالت بر وجود شفاعت با اذن الهی دارد وجود شفاعت را بهصورت غیر استقلالی و با اراده خداوند اثبات میکند. از نظر علّامه، شفاعت فرصتی برای رحمتگری خداوند در قیامت است و با شفاعت، نه جهلی از خدا بر طرف میشود و نه به خدا منفعتی میرسد. شفاعت علاوه بر اثر اخروی اثر دنیایی نیز دارد تا مردم به سمت شفیعان سوق داده شوند. نتیجه اینکه آیات قرآن بر مسئلۀ شفاعت دلالت قطعی دارند و به صورت واضح بر اینکه شفاعت هم امکان عقلی دارد هم امکان وقوعی، تصریح می نمایند.
حمید ملک مکان؛ فاطمه خان صنمی؛ شعبانعلی خان صنمی
چکیده
توجه به معنای لغوی واژه رسول و نبی در قرآن، و اینکه چه موقع رسول خطاب شدهاند؛ چه موقع نبی، نکتۀ مهمی است که کمتر مورد توجه قرآنپژوهان قرارگرفتهاست. عدهای آندو را هممعنا و گروهی حکم به تباین معنایی واژه رسول و نبی کردهاند. پژوهش حاضر دیدگاه فخر رازی و علّامه طباطبائی را با استفاده از ابزار کتابخانهای ...
بیشتر
توجه به معنای لغوی واژه رسول و نبی در قرآن، و اینکه چه موقع رسول خطاب شدهاند؛ چه موقع نبی، نکتۀ مهمی است که کمتر مورد توجه قرآنپژوهان قرارگرفتهاست. عدهای آندو را هممعنا و گروهی حکم به تباین معنایی واژه رسول و نبی کردهاند. پژوهش حاضر دیدگاه فخر رازی و علّامه طباطبائی را با استفاده از ابزار کتابخانهای و روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار دادهاست. فخر رازی، ملاک انتخاب نبی را تنها اصطفاء عبد، توسط خدا دانسته و نبی را بشری معرفی میکند که بهواسطۀ وحی با سایر افراد متفاوت شود. از نظر فخر رازی چنین کسی هرگاه مأمور به تبلیغ وحی شود، میشود رسول. او همچنین رابطه این دو را عموم و خصوص مطلق در نظر گرفتهاست. اما از نظر علّامهطباطبائی، نبی شخصی است که براى مردم، آنچه مایه صلاح معاش و معادشان است بیان کند و رسول عبارت است از کسى که حامل رسالت خاصى باشد؛ مشتمل بر اتمام حجتى که به دنبال مخالفت با آن عذاب و هلاکت و امثال آن باشد. بنابراین رسالت از نظر علّامه وصفی خاص و زاید بر نبوت است. بنابراین با توجه به تعریف فوق میتوان گفت آنچه علّامه «نبی» میداند از نظر فخر رازی «رسول» است.