فاطمه طاهری زاده
چکیده
اوضاع ایران در اواخر قرن هشتم هجری با حوادثی همراه شد که سبب تأثیرگذاری در مسائل فرهنگی و فکری آن دوران شد. با تأسیس دولت صفوی، تشیع به عنوان مذهب رسمی اعلام و وارد جریانهای اجتماعی شد و عالمان و اندیشمندان شیعه نیز از حالت انفعالی خارج شدند. با وارد شدن تفکر عقلانی به این جریانها، آرای جدید در میان حکما و متکلمان به وجود آمد، در ...
بیشتر
اوضاع ایران در اواخر قرن هشتم هجری با حوادثی همراه شد که سبب تأثیرگذاری در مسائل فرهنگی و فکری آن دوران شد. با تأسیس دولت صفوی، تشیع به عنوان مذهب رسمی اعلام و وارد جریانهای اجتماعی شد و عالمان و اندیشمندان شیعه نیز از حالت انفعالی خارج شدند. با وارد شدن تفکر عقلانی به این جریانها، آرای جدید در میان حکما و متکلمان به وجود آمد، در قرن دهم حکمت الهی با تحولات اساسی روبهرو شد و فلسفة اسلامی که مبتنی بر آموزههای شیعی بود، به وسیلة ملاصدرا و با الهام گرفتن از اندیشة عارفان و حکیمان پیشین، وارد دوره تازهای شد. ملاصدرا با وارد کردن مسائلی تازه در فلسفه، مکتبی جدید به نام حکمت متعالیه بنیان نهاد و با این مکتب، فرایند شرعی شدن عقل در مسیر تازه قرار گرفت و به اختلافات عقلگرایان و باطنیگرایان از دین پایان داد. ملاصدرا اختلافات را با سبکی جدید حل کرد. او با استفاده از روش فلسفی خود، سعی در تبیین، تحکیم و دفاع از اعتقادات داشت و نوعی کلام فلسفی ایجاد کرد و در این مسیر، با استفاده از روشهای استدلالی مشاء، تجربههای شخصی عارفان و با تأویلهای تازهای از آیههای قرآن و پایههای اعتقادی، توانست شیوة جدیدی از دینشناسی فلسفی، یعنی کلام فلسفی را به وجود آورد، بعد از او، شاگردانش این مسیر را ادامه دادند و هریک نقش مهمی در شکوفا کردن کلام فلسفی ملاصدرا ایفا کردند. این پژوهش، ضمن بررسی رویکردها و دورههای مختلف علم کلام، به جایگاه مهم ملاصدرا در به اوج رساندن این رویکرد اشاره کردهاست و با روشی توصیفیـ تحلیلی به تبیین این مسئله پرداختهاست.
احمدرضا کفراشی
چکیده
میزان تأثیر و دخالت انسان در افعال صادره از او، یکی از مباحث مهمی است که همواره در طول تاریخ کلام اسلامی مورد توجه اندیشمندان فرقههای مختلف کلامی اسلامی قرار گرفتهاست. بر این اساس، نظریههای جبرگرایی، نظریة کسب، تفویض و امرٌ بینالأمرین مطرح شدهاست. برخی که از علوم الهی ائمه(ع) برخوردار نبودهاند، به سبب دفاع از اختیار و آزادی ...
بیشتر
میزان تأثیر و دخالت انسان در افعال صادره از او، یکی از مباحث مهمی است که همواره در طول تاریخ کلام اسلامی مورد توجه اندیشمندان فرقههای مختلف کلامی اسلامی قرار گرفتهاست. بر این اساس، نظریههای جبرگرایی، نظریة کسب، تفویض و امرٌ بینالأمرین مطرح شدهاست. برخی که از علوم الهی ائمه(ع) برخوردار نبودهاند، به سبب دفاع از اختیار و آزادی انسان، به تفویض، به معنای استقلال انسان در افعال خود و عدم تأثیر خداوند در افعال انسان اعتقاد داشتهاند. متکلمان اشاعره و امامیه، اعتقاد مذکور را به معتزله نسبت میدهند. این نوشتار با روش توصیفیـ تحلیلی پس از تبیین ادعای مذکور، با مراجعه به آثار باقیمانده از متکلمان معتزله و سایر متکلمان همعصر ایشان، صحت این نسبت و ادعا را بررسی میکند و مشخص مینماید که معتزله فقط درصدد نفی جبرگرایی و اثبات مختار بودن انسان بوده، نظری به اثبات تفویض ندارند.
سعید بخشی؛ آرزو شکری
چکیده
یکی از ادلّة نقلی متکلمان شیعی برای اثبات امامت حضرت علی(ع) و منصوص بودن آن، «حدیث وصایت» است. این حدیث نبوی با مضمون وصیت پیامبر(ص) به امام علی(ع) دربارة امامت و جانشینی بعد از پیامبر(ص) است. حدیث مذکور با طرق و متون مختلف در مصادر متعدد اهل سنت نقل گردیدهاست که متن مشهور آن، حدیثِ «لِکُلِّ نَبِیٍّ وَصِیٌّ وَ وَارِثٌ، وَ إِنَّ ...
بیشتر
یکی از ادلّة نقلی متکلمان شیعی برای اثبات امامت حضرت علی(ع) و منصوص بودن آن، «حدیث وصایت» است. این حدیث نبوی با مضمون وصیت پیامبر(ص) به امام علی(ع) دربارة امامت و جانشینی بعد از پیامبر(ص) است. حدیث مذکور با طرق و متون مختلف در مصادر متعدد اهل سنت نقل گردیدهاست که متن مشهور آن، حدیثِ «لِکُلِّ نَبِیٍّ وَصِیٌّ وَ وَارِثٌ، وَ إِنَّ علی(ع)اً وَصِیِّی وَ وَارِثِی» است. اطلاق وصایت و جایگاه وصیتکننده، بیانگر معنای جانشینی علی(ع) در مقام رهبری امت اسلامی بعد از پیامبر(ص) است. در این مقاله، برآنیم که ابتدا اسانید و طرق حدیث را استقصاء نموده، سپس محتوا را از نظر گونههای محتوایی، دلالت آنها بر امامت حضرت علی(ع) را بررسی کنیم و به شبهات موجود پاسخ دهیم. در این تحقیق، ابتدا دادهها را در این زمینه به روش کتابخانهای جمعآوری نمودهایم و با مراجعه به منابع معتبر اهل سنت و نیز با تفکیک ادله از نظر سندی و دلالی، به تحلیل محتوا و پاسخ به شبهات پرداختهایم.
محمدجعفر میلان نورانی؛ مجید کیهانفر
چکیده
عبدالله موصلی نویسندة سلفی کتاب حتی لاننخدع، در یکی از قسمتهای کتاب خود ادعا میکند شیعیان عموم اهل سنت را ناصبی و دشمن اهل بیت میدانند. وی مانند سایر بخشهای کتابش، در اینجا نیز به برخی روایات و سخنان بزرگان شیعه در زمینة ناصبی شمردن اهل سنت استناد میکند که بهواقع، هیچ یک از آن سخنان در اثبات ادعای موصلی تمام نیستند ...
بیشتر
عبدالله موصلی نویسندة سلفی کتاب حتی لاننخدع، در یکی از قسمتهای کتاب خود ادعا میکند شیعیان عموم اهل سنت را ناصبی و دشمن اهل بیت میدانند. وی مانند سایر بخشهای کتابش، در اینجا نیز به برخی روایات و سخنان بزرگان شیعه در زمینة ناصبی شمردن اهل سنت استناد میکند که بهواقع، هیچ یک از آن سخنان در اثبات ادعای موصلی تمام نیستند و هریک ناظر به بحثی دیگرند. بنابراین، نوشتار پیش رو خود را برآن میداند در رویکردی انتقادیـ تحلیلی، ضمن اثبات برخورداری بدنة اهل سنت از محبت اهل بیت از دیدگاه علمای شیعه، به توضیح منظور روایات، بررسی سندی آنها و مطالعة اقوال مورد ادعای موصلی بپردازد. ضمن اینکه اگر سخنی از بزرگان شیعه آورده شود که صراحتاً تمام اهل سنت را دشمن اهل بیت دانسته، دقیقاً ناظر به ادعای موصلی نیز باشد، باید دانست این سخن، موضع شخصی خودِ اوست و نباید آن را به کلّ شیعیان عمومیت داد. لذا ادعاهای موصلی در این زمینه کلیت ندارد.
رضا بنی اسدی؛ فاطمه قوه ندوشن
چکیده
ابنتیمیه به استدلال عقلی علامه حلی بر امامت امام علی(ع) که با استفاده از لزوم عصمت امام ارائه داده، نقدهایی وارد کردهاست. وی ضمن اینکه به طور کلی، انتصاب الهی امام را پذیرا نیست، به دنبال آن، بحث عصمت امام را نیز رد کرده، قبول ندارد. در واقع، اشکالاتی که ابنتیمیه بر عدم لزوم عصمت در امام گرفته، به انکار اصل مسألة امامت به معنایی ...
بیشتر
ابنتیمیه به استدلال عقلی علامه حلی بر امامت امام علی(ع) که با استفاده از لزوم عصمت امام ارائه داده، نقدهایی وارد کردهاست. وی ضمن اینکه به طور کلی، انتصاب الهی امام را پذیرا نیست، به دنبال آن، بحث عصمت امام را نیز رد کرده، قبول ندارد. در واقع، اشکالاتی که ابنتیمیه بر عدم لزوم عصمت در امام گرفته، به انکار اصل مسألة امامت به معنایی که مورد نظر شیعه است، بازگشت میکند؛ چراکه با پذیرش امامت به معنای مورد نظر شیعه، گریزی از پذیرش عصمت و به دنبال آن، امامت امام علی(ع) وجود ندارد. این مقاله به روش توصیفیـ تحلیلی نگارش یافتهاست و درصدد بیان مسألة استحکام و قوت استدلال علامه حلی بر امامت امام علی(ع) است و در واقع، به این پرسش پاسخ میدهد که آیا اشکالات ابنتیمیه بر دلیل اول عقلی علامه حلی بر اثبات امامت امام علی(ع) وارد است؟ با تأمل در اشکالات ابنتیمیه، به استدلال عقلی علامه حلی بر امامت امام علی(ع) معلوم میشود نظرات او مردود است که تثبیت استدلال علامه و در نتیجه، اثبات امامت امام علی(ع) و به تبع آن، سایر امامان شیعه را در پی دارد.
محمد صحاف کاشانی
چکیده
در قرآن و عهدین (بایبل) دربردارندة صدها پیشگویی دربارة اتفاقات کوچک و بزرگ آینده هستند، ولی این مسأله در عهدین اهمیت بالاتری دارد. پیشگوییها بخش گستردهای از عهد عتیق و عهد جدید را تشکیل میدهند. در الهیات مسیحی، اصطلاح نبی ناظر به شخصی است که به پیشگویی وقایع آینده میپردازد و وقوع پیشگویی نیز نشانهای بر صحت ادعای نبی است. با ...
بیشتر
در قرآن و عهدین (بایبل) دربردارندة صدها پیشگویی دربارة اتفاقات کوچک و بزرگ آینده هستند، ولی این مسأله در عهدین اهمیت بالاتری دارد. پیشگوییها بخش گستردهای از عهد عتیق و عهد جدید را تشکیل میدهند. در الهیات مسیحی، اصطلاح نبی ناظر به شخصی است که به پیشگویی وقایع آینده میپردازد و وقوع پیشگویی نیز نشانهای بر صحت ادعای نبی است. با بررسی پیشگوییهای موجود در عهدین میتوان دریافت که برخی از این پیشگوییها به صورت مبهم ، کلی و بدون قیود زمانی و مکانی و... ذکر شدهاند و در نتیجه، صحتسنجی آنها امکانپذیر نیست. در سوی دیگر، برخی از این پیشگوییها مشخصههایی مانند زمان، مکان و یا سایر قیود دارند و در نتیجه، میتوان با مراجعه به اسناد تاریخی، به صحتسنجی این پیشگوییها پرداخت. از دیرباز، تحقیق و پژوهش دربارة این دسته از پیشگوییها و راستیآزمایی آنها، به عنوان یکی از روشهای اعتبارسنجی عهدین مورد توجه قرار داشتهاست. به عقیدة بسیاری از محققان و پژوهشگران، تحقق یافتن برخی از پیشگوییهای عهدین مورد تردید است؛ همچنان که در مواردی میتوان با اطمینان از تحقق نیافتن آنها سخن به میان آورد. البته در سوی مقابل، عالمان سنتی مسیحی و مفسران کتاب مقدس در بسیاری از موارد با ارائة تفاسیری متفاوت و یا با به تأویل بردن این عبارات، به دفاع از این نبوتها پرداختهاند، هرچند در مواردی نیز عدم تحقق این پیشگوییها را پذیرفتهاند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که گرچه بسیاری از پیشگوییهای عهدین محقق شدند، اما برخی از پیشگوییهای زمانمند در عهدین هرگز محقق نشدند و این مسأله یکی از موضوعات مورد توجه منتقدان عهدین برای اثبات تحریف در این کتاب شمرده میشود، در حالی که این مسأله دربارة قرآن دیده نمیشود و تمام پیشگوییهای زمانمند قرآن تحقق یافتند.
زهره اخوان مقدم
چکیده
حیات امام جواد(ع) بهسبب پدیدههایی، از دیگر امامان ممتاز است؛ زیرا در عصر پدر و جد بزرگوارش، عقایدی در بین شیعیان ایجاد شد که عدهای را از حق منحرف کرد و آنان را به باطل کشاند و موجب نپذیرفتن امامت ایشان گردید و شبهاتی را در این زمینه بهوجود آورد. مقالة حاضر به شیوة توصیفیـ تحلیلی، ضمن برشمردن شبهات واردشده در این امر، به رفتار ...
بیشتر
حیات امام جواد(ع) بهسبب پدیدههایی، از دیگر امامان ممتاز است؛ زیرا در عصر پدر و جد بزرگوارش، عقایدی در بین شیعیان ایجاد شد که عدهای را از حق منحرف کرد و آنان را به باطل کشاند و موجب نپذیرفتن امامت ایشان گردید و شبهاتی را در این زمینه بهوجود آورد. مقالة حاضر به شیوة توصیفیـ تحلیلی، ضمن برشمردن شبهات واردشده در این امر، به رفتار امام رضا(ع) و گونهشناسی مقابلة ایشان در برخورد با شبهات میپردازد. تحقیقات نشان داد که سه جریانِ تفکرِ «وقف» از زمان امام هفتم، به معنای «پایان یافتن امامت در ولایت امام کاظم(ع)» از یک سو، «ایجاد شبهه برای عقیم بودن امام رضا(ع)» از سوی دیگر، و نیز «هفتسالگی امام جواد(ع) در هنگام شهادت پدر»، بهشدت موجب تردید در بین شیعیان شد و این امر، زمینهسازی لازم را بهوسیلة امام هشتم میطلبید. امام رضا(ع) با گونههایی همچون بشارت دربارة ولادت امام جواد(ع)، معرفی و نص بر امامت جوادالائمه(ع) به عنوان امام بعدی، رضایت به انجام «قیافهشناسی»، ارجاع شیعیان به امام جواد(ع) در پاسخ به سؤالات، ردّ شبهات واقفیه با دلایل قرآنی و عقلی و نمونههای دیگر، در پی پاسخگویی به شبهات برآمدند.
فاطمه احمدی؛ زهره منصوری
چکیده
سلفیه از فرقههای تازهای است که خود را تابع سلف صالح میدانند و اهتمام بر احیای سنت و شیوة سلف صالح و تبعیت از پیامبراسلام(ص)، صحابه و تابعین دارند. جریان سلفیه به گمان خود تهذیبگرایی و اصلاحطلبی عقیدتی را در سرلوحة تفسیر و عقاید خود قرار دادهاست. زدودن پیرایهها و تعقیدات عقلگرایانه از ساحت نصوص دینی را رسالت خود دانستهاست ...
بیشتر
سلفیه از فرقههای تازهای است که خود را تابع سلف صالح میدانند و اهتمام بر احیای سنت و شیوة سلف صالح و تبعیت از پیامبراسلام(ص)، صحابه و تابعین دارند. جریان سلفیه به گمان خود تهذیبگرایی و اصلاحطلبی عقیدتی را در سرلوحة تفسیر و عقاید خود قرار دادهاست. زدودن پیرایهها و تعقیدات عقلگرایانه از ساحت نصوص دینی را رسالت خود دانستهاست و بر ظاهرگروی و فهم بسیط قرآن و سنت مبتنی بر آرای سلف صالح و بدون لحاظ نمودن منطق و اصول تفهّم صحیح تأکید دارند. ناهماهنگی تفسیری مفسران جریان سلفیه، مانند ابنتیمیه، ابنکثیر و آلوسی در طیف وسیعی، نشانة تزلزل ساختار عقیدتی این جریان است. برای تبیین و روشن ساختن خطای آرای تفسیری آنها، پرداختن به رویکرد تفسیری سلفیه ضرورت دارد. فهم روشهای تفسیری و انتخاب روشهای صحیح و چگونگی استفاده از احادیث به شیوة درست از اهداف مهم این پژوهش میباشد. از مهمترین یافتههای این تحقیق آن است که سلفیه در تفسیر آیات قرآن و از جمله آیات رؤیت خداوند، خود را پایبند به اقوال صحابه و تابعین میدانند. از نظرآنها، عقل جایگاهی ندارد و برای آن حجیتی قائل نیستند. سلفیها پیوسته به ظاهر آیات تمسک میکنند که ساختار تفسیری آنها احادیث است. ظاهرگرایی و جمود آنها بر ظاهر قرآن، از اصلیترین عوامل نقصان روش آنان است. این مقاله با روش توصیفیـ تحلیلی و استناد به کتب معتبر تدوین شدهاست، تا بهتفصیل به بیان دلایل و نقد آن از درون آیات قرآن و روایات بپردازد.
سیدصدرالدین طاهری موسوی؛ مریم خوشنویسان
چکیده
بحث این مقاله پیرامون علیت، به ویژه علیت فاعلی است و بنای نگارندگان بر این است که مطلب به طریق تطبیقی میان سران و برخی از بزرگان فرقههای کلامی اسلامی بررسی شود. در این مقاله، ابتدا تعریف علیت به صورت گزارشی بیان شد، سپس پیرامون اهمیت این بحث از جنبههای فلسفی وکلامی بهکوتاهی توضیح داده شد و تفاوت دیدگاه فلسفی و کلامی دربارة علیت ...
بیشتر
بحث این مقاله پیرامون علیت، به ویژه علیت فاعلی است و بنای نگارندگان بر این است که مطلب به طریق تطبیقی میان سران و برخی از بزرگان فرقههای کلامی اسلامی بررسی شود. در این مقاله، ابتدا تعریف علیت به صورت گزارشی بیان شد، سپس پیرامون اهمیت این بحث از جنبههای فلسفی وکلامی بهکوتاهی توضیح داده شد و تفاوت دیدگاه فلسفی و کلامی دربارة علیت بیان گردید و آنچه از این مقوله به متکلمان اسلامی ارتباط دارد، مشخص شد، تا مسیر بحث بهخوبی روشن باشد. آنگاه با رعایت نسبی تقدم و تأخر فرقههای چهارگانه، نظریات معتزله، اشاعره، ماتریدیه و شیعه پیرامون علیت، با توجه به همان نقطهنظری که برای آنان مطرح بود، گزارش شد و در پایان، بعد از تلخیص مطالب در پنج فقره، نظر شیعه و از جهاتی، نظر معتزله پذیرفته شدهاست. لازم به تذکر است که تاریخ و شرح حال و دیدگاههای چهار فرقه و تحولات فکری آنان در طول قرون بهتفصیل دراین مقاله نیامدهاست و تنها به مقداری که برای گزارش و تحقیق دربارة علیت منظور بوده، به معرفی فرقهها پرداخته شدهاست.
احسان ترکاشوند
چکیده
آیة مباهله که دربارة اثبات حقانیت رسول خدا(ص) در برابر جایگاه حضرت عیسی(ع) نازل شده، یکی از نصوصی است که به واسطة آن بر افضلیت امیرالمؤمنین(ع) و به تبع، بر امامت و خلافت بلافصل آن حضرت در علم کلام استدلال میشد. اهل بیت(ع) در بحث افضلیت آن حضرت بر سایر صحابه، چه در بحث سوابق علی(ع)، چه در بحث اقربیت به رسول خدا(ص)، چه دربارة پاسخ به شبهاتی ...
بیشتر
آیة مباهله که دربارة اثبات حقانیت رسول خدا(ص) در برابر جایگاه حضرت عیسی(ع) نازل شده، یکی از نصوصی است که به واسطة آن بر افضلیت امیرالمؤمنین(ع) و به تبع، بر امامت و خلافت بلافصل آن حضرت در علم کلام استدلال میشد. اهل بیت(ع) در بحث افضلیت آن حضرت بر سایر صحابه، چه در بحث سوابق علی(ع)، چه در بحث اقربیت به رسول خدا(ص)، چه دربارة پاسخ به شبهاتی که در باب امامت آن حضرت در تفسیر و تحلیل آیه مطرح شده، به طور جدی بحث کردهاند، اما تاکنون پژوهشی متمرکز و خاص مناظرات و استدلالهای اهل بیت در این زمینه انجام نشدهاست. در این پژوهش، سعی شده علاوه بر اصل استدلالها و گفتوگوهای رسول خدا(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن مجتبی(ع)، امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) دربارة آیة شریفة مباهله، نحوة استدلال و پاسخ به شبهات مخالفان به صورت تطبیقی از منابع دو مذهب شیعه و سنی بیان و تحلیل گردیده، لوازم سخنان بزرگان، از جمله «افضلیت» که مهمترین حد وسط استدلال به امامت در این آیة شریفه است، اثبات شدهاست.
کاظم استادی
چکیده
برای استدلال و اثبات مسألة امامت و جانشینی پیامبر(ص)، به دلایل «کلامی، تاریخی و نیز آیات قرآن کریم» استشهاد میشود. در این میان، آیة 124 سورة بقره (که در میان شیعیانِ متأخر و معاصر، به آیة ابتلای ابراهیم(ع) یا آیة امامت مشهور است)، یکی از مهمترین آیات پیرامون مسألة امامت قلمداد میشود. از سوی دیگر، برای پرداختن و نقد و بررسی دلالت ...
بیشتر
برای استدلال و اثبات مسألة امامت و جانشینی پیامبر(ص)، به دلایل «کلامی، تاریخی و نیز آیات قرآن کریم» استشهاد میشود. در این میان، آیة 124 سورة بقره (که در میان شیعیانِ متأخر و معاصر، به آیة ابتلای ابراهیم(ع) یا آیة امامت مشهور است)، یکی از مهمترین آیات پیرامون مسألة امامت قلمداد میشود. از سوی دیگر، برای پرداختن و نقد و بررسی دلالت آیة ابتلای ابراهیم در مسائل امامت، لازم است پیشاپیش، مسائلی همچون موضعِ منابع کلامی و امامتی کهن شیعی نسبت به این آیه، پژوهش و دانسته گردند. در پژوهش پیش رو، با توجه به این سؤالات: «1 ـ در کدام یک از منابع کلامی و امامتی متقدم شیعه، به آیة ابتلای حضرت ابراهیم(ع) پرداخته شدهاست؟ 2ـ موضعِ این منابع نسبت به آیة ابتلای حضرت ابراهیم(ع) و مسألة امامت چیست؟»، به بررسی منابع کهنِ شیعی پرداخته شدهاست. در پژوهش حاضر، حدود بیستونُه اثر کلامی و امامتی از منابع شیعه تا قرن پنجم بررسی شدهاست و در پایان، مشخص شد که حداقل تا اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم، در بیشتر این منابع، خبری از استناد و استدلال به آیة ابتلای ابراهیم(ع) برای مسألة امامت با تعریفهای خاص شیعی از آن وجود ندارد و موارد اندکی مرتبط با مسألة امامت، آن هم در برخی منابعِ درخور تأمل درج شدهاست.