رضا بنی اسدی؛ فاطمه قوه ندوشن
چکیده
ابنتیمیه به استدلال عقلی علامه حلی بر امامت امام علی(ع) که با استفاده از لزوم عصمت امام ارائه داده، نقدهایی وارد کردهاست. وی ضمن اینکه به طور کلی، انتصاب الهی امام را پذیرا نیست، به دنبال آن، بحث عصمت امام را نیز رد کرده، قبول ندارد. در واقع، اشکالاتی که ابنتیمیه بر عدم لزوم عصمت در امام گرفته، به انکار اصل مسألة امامت به معنایی ...
بیشتر
ابنتیمیه به استدلال عقلی علامه حلی بر امامت امام علی(ع) که با استفاده از لزوم عصمت امام ارائه داده، نقدهایی وارد کردهاست. وی ضمن اینکه به طور کلی، انتصاب الهی امام را پذیرا نیست، به دنبال آن، بحث عصمت امام را نیز رد کرده، قبول ندارد. در واقع، اشکالاتی که ابنتیمیه بر عدم لزوم عصمت در امام گرفته، به انکار اصل مسألة امامت به معنایی که مورد نظر شیعه است، بازگشت میکند؛ چراکه با پذیرش امامت به معنای مورد نظر شیعه، گریزی از پذیرش عصمت و به دنبال آن، امامت امام علی(ع) وجود ندارد. این مقاله به روش توصیفیـ تحلیلی نگارش یافتهاست و درصدد بیان مسألة استحکام و قوت استدلال علامه حلی بر امامت امام علی(ع) است و در واقع، به این پرسش پاسخ میدهد که آیا اشکالات ابنتیمیه بر دلیل اول عقلی علامه حلی بر اثبات امامت امام علی(ع) وارد است؟ با تأمل در اشکالات ابنتیمیه، به استدلال عقلی علامه حلی بر امامت امام علی(ع) معلوم میشود نظرات او مردود است که تثبیت استدلال علامه و در نتیجه، اثبات امامت امام علی(ع) و به تبع آن، سایر امامان شیعه را در پی دارد.
زهره اخوان مقدم
چکیده
حیات امام جواد(ع) بهسبب پدیدههایی، از دیگر امامان ممتاز است؛ زیرا در عصر پدر و جد بزرگوارش، عقایدی در بین شیعیان ایجاد شد که عدهای را از حق منحرف کرد و آنان را به باطل کشاند و موجب نپذیرفتن امامت ایشان گردید و شبهاتی را در این زمینه بهوجود آورد. مقالة حاضر به شیوة توصیفیـ تحلیلی، ضمن برشمردن شبهات واردشده در این امر، به رفتار ...
بیشتر
حیات امام جواد(ع) بهسبب پدیدههایی، از دیگر امامان ممتاز است؛ زیرا در عصر پدر و جد بزرگوارش، عقایدی در بین شیعیان ایجاد شد که عدهای را از حق منحرف کرد و آنان را به باطل کشاند و موجب نپذیرفتن امامت ایشان گردید و شبهاتی را در این زمینه بهوجود آورد. مقالة حاضر به شیوة توصیفیـ تحلیلی، ضمن برشمردن شبهات واردشده در این امر، به رفتار امام رضا(ع) و گونهشناسی مقابلة ایشان در برخورد با شبهات میپردازد. تحقیقات نشان داد که سه جریانِ تفکرِ «وقف» از زمان امام هفتم، به معنای «پایان یافتن امامت در ولایت امام کاظم(ع)» از یک سو، «ایجاد شبهه برای عقیم بودن امام رضا(ع)» از سوی دیگر، و نیز «هفتسالگی امام جواد(ع) در هنگام شهادت پدر»، بهشدت موجب تردید در بین شیعیان شد و این امر، زمینهسازی لازم را بهوسیلة امام هشتم میطلبید. امام رضا(ع) با گونههایی همچون بشارت دربارة ولادت امام جواد(ع)، معرفی و نص بر امامت جوادالائمه(ع) به عنوان امام بعدی، رضایت به انجام «قیافهشناسی»، ارجاع شیعیان به امام جواد(ع) در پاسخ به سؤالات، ردّ شبهات واقفیه با دلایل قرآنی و عقلی و نمونههای دیگر، در پی پاسخگویی به شبهات برآمدند.
احسان ترکاشوند
چکیده
آیة مباهله که دربارة اثبات حقانیت رسول خدا(ص) در برابر جایگاه حضرت عیسی(ع) نازل شده، یکی از نصوصی است که به واسطة آن بر افضلیت امیرالمؤمنین(ع) و به تبع، بر امامت و خلافت بلافصل آن حضرت در علم کلام استدلال میشد. اهل بیت(ع) در بحث افضلیت آن حضرت بر سایر صحابه، چه در بحث سوابق علی(ع)، چه در بحث اقربیت به رسول خدا(ص)، چه دربارة پاسخ به شبهاتی ...
بیشتر
آیة مباهله که دربارة اثبات حقانیت رسول خدا(ص) در برابر جایگاه حضرت عیسی(ع) نازل شده، یکی از نصوصی است که به واسطة آن بر افضلیت امیرالمؤمنین(ع) و به تبع، بر امامت و خلافت بلافصل آن حضرت در علم کلام استدلال میشد. اهل بیت(ع) در بحث افضلیت آن حضرت بر سایر صحابه، چه در بحث سوابق علی(ع)، چه در بحث اقربیت به رسول خدا(ص)، چه دربارة پاسخ به شبهاتی که در باب امامت آن حضرت در تفسیر و تحلیل آیه مطرح شده، به طور جدی بحث کردهاند، اما تاکنون پژوهشی متمرکز و خاص مناظرات و استدلالهای اهل بیت در این زمینه انجام نشدهاست. در این پژوهش، سعی شده علاوه بر اصل استدلالها و گفتوگوهای رسول خدا(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن مجتبی(ع)، امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) دربارة آیة شریفة مباهله، نحوة استدلال و پاسخ به شبهات مخالفان به صورت تطبیقی از منابع دو مذهب شیعه و سنی بیان و تحلیل گردیده، لوازم سخنان بزرگان، از جمله «افضلیت» که مهمترین حد وسط استدلال به امامت در این آیة شریفه است، اثبات شدهاست.
ناصر شعبانی؛ مصطفی سلطانی
چکیده
در این که امامت، یک مقام انتخابی است یا انتصابی، میان مسلمانان اختلاف است: از یک سو، امامیه با تبیینی عقلانی، تعیین امام را امری انتصابی و تنصیصی از جانب پروردگار متعال و پیامبر(صلی الله علی و آله) می داند زیرا اولا تعیین امام، لطفی است از جانب پروردگار برای اصلاح امور بندگانش و هر لطفی، بر خدا لازم است بنابراین، خدای متعال امام را خود ...
بیشتر
در این که امامت، یک مقام انتخابی است یا انتصابی، میان مسلمانان اختلاف است: از یک سو، امامیه با تبیینی عقلانی، تعیین امام را امری انتصابی و تنصیصی از جانب پروردگار متعال و پیامبر(صلی الله علی و آله) می داند زیرا اولا تعیین امام، لطفی است از جانب پروردگار برای اصلاح امور بندگانش و هر لطفی، بر خدا لازم است بنابراین، خدای متعال امام را خود تعیین می فرماید و ثانیا از نظر قرآن، امام باید افضل و معصوم باشد و جز خداوند که محیط بر ماکان و ما یکون است، کسی عالم بر عصمت و افضلیت افراد نیست؛ پس باید خداوند بر امامت امام، تصریح بفرماید. علامه حلی در کتاب نهج الحق، مؤید این دیدگاه است. از سوی دیگر اهل سنت، تعیین امام را امری انتخابی و بر عهده ی مردم می داند و معتقد است که نصی در این زمینه وارد نشده است و پیامبر تعیین نفرموده که چه کسی بعد از او، امام امت و جانشین پیامبر است به همین خاطر تعیین امام و جانشین پیامبر بر عهده ی انسان ها نهاده شده است ، فضل بن روزبهان در کتاب ابطال الباطل، این دیدگاه را مطرح می کند. ما در این بررسی، به دنبال تبیین اندیشه های این دو عالم و بازشناسی اندیشه های اصیل شیعه هستیم تا پاسخی باشد بر معاندین با مذهب امامیه.
یاسر تک فلاح؛ حبیب کارکن بیرق
چکیده
ابن یمین شاعر شیعی قرن هشتم در اشعار خود نه تنها به ساحت اهل بیت (علیهم السلام) اظهار ارادت مینماید، بلکه همچون فردی مسلّط به مسائل کلامی به دلائل اثبات امامت امیرمؤمنان (ع) و فرزندان معصوم ایشان میپردازد. وی در سرودههای خویش آیات ولایت و هادی امّت؛ احادیث ردّ الشمس، غدیر و منزلت؛ صفات متعدّدی مانند حکمت، عصمت، سخاوت، فتوّت، ...
بیشتر
ابن یمین شاعر شیعی قرن هشتم در اشعار خود نه تنها به ساحت اهل بیت (علیهم السلام) اظهار ارادت مینماید، بلکه همچون فردی مسلّط به مسائل کلامی به دلائل اثبات امامت امیرمؤمنان (ع) و فرزندان معصوم ایشان میپردازد. وی در سرودههای خویش آیات ولایت و هادی امّت؛ احادیث ردّ الشمس، غدیر و منزلت؛ صفات متعدّدی مانند حکمت، عصمت، سخاوت، فتوّت، علم، قدرت و غیره را در اثبات امامت امیرمؤمنان (ع) مورد توجّه قرار داده است. ابن یمین توانسته است با به خدمت گرفتن همزمان دو بعد مهم احساس و شناخت، ضمن خلق تصاویر بدیعی از مقام معنوی ائمّه (علیهم السلام)، معارف بلند شیعی را نیز به طرز ماهرانهای در شعر خود به کار گیرد و از همینرو می توان قصائد وی درباره ائمّة شیعه (علیهم السلام) را جزو آثار تعلیمی محسوب داشت که به تعلیم بُعد کلامیِ امامت از منظر شیعی میپردازند. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
یداله دادجو
چکیده
یکی از باورهای قطعی مسلمانان این است که با پیامبر گرامی اسلام« صلی الله علیه وآله و سلم » باب نبوت و رسالت برای همیشه بسته شده و پس از آن حضرت کسی به عنوان پیامبر ظهور نخواهد کردوخاتمیت تحقق می یابد. پس از پیامبر اسلام تبیین و تبلیغ دین توسط امامان معصوم و اوصیاء به حق آن حضرت انجام خواهد شد. اصل و اساس خاتمیت بر چند پایه استوار است ...
بیشتر
یکی از باورهای قطعی مسلمانان این است که با پیامبر گرامی اسلام« صلی الله علیه وآله و سلم » باب نبوت و رسالت برای همیشه بسته شده و پس از آن حضرت کسی به عنوان پیامبر ظهور نخواهد کردوخاتمیت تحقق می یابد. پس از پیامبر اسلام تبیین و تبلیغ دین توسط امامان معصوم و اوصیاء به حق آن حضرت انجام خواهد شد. اصل و اساس خاتمیت بر چند پایه استوار است که عبارتند از جاودانگی و جامعیت و دارای مراتب بودن دین اسلام و این که کمال دین، آن را جاودانه نموده و پس از طی مراحل و مراتب مختلف به عنوان دین کامل در اسلام تجلی یافته است. برخی از نویسندگان معاصربر این باورند که وحی مربوط به دوران غریزه است و حاکمیت آن تا زمان ظهور اسلام حجیت خود را حفظ نمود، ولی با ظهور عقل تجربی و استقرایی پیوستگی آن با عالم ماوراء طبیعت پایان یافته و باید به چشم یک تجربه کاملاً طبیعی بدان نگریسته و مورد نقد قرار داد وسروش معتقد است پس از پیامبر و ختم نبوت ولایت هیچکس دیگری از ارزش و اعتبار برخوردار نیست ولی ادعای ایشان از استحکام لازم برخوردار نیست .این روشنفکران تحلیل و تفسیری از خاتمیت مطرح کرده اند که با دلایل عقلی و نقلی سازگاری نداردو نتایج نادرستی از آن بروز یافته است .بدین جهت مورد نقد قرار گرفته است.
سید مصطفی حسینی
چکیده
بعد از مطرحشدن بحث اصلاحگری در دین، یک دسته از جریانهایی که در جهان اسلام شکل گرفت، جریان سلفیگری بود. در ایران نیز برخی از نویسندگان و متفکران شیعه، تحت تأثیر سلفیان قرار گرفتند و با انعکاس اعتقاداتی مشابه باورهای سلفیگری، رفته رفته شاگردان و طرفدارانی پیدا کردند و جریان سلفیگری شیعه را در ایران شکل دادند. به غیر از ...
بیشتر
بعد از مطرحشدن بحث اصلاحگری در دین، یک دسته از جریانهایی که در جهان اسلام شکل گرفت، جریان سلفیگری بود. در ایران نیز برخی از نویسندگان و متفکران شیعه، تحت تأثیر سلفیان قرار گرفتند و با انعکاس اعتقاداتی مشابه باورهای سلفیگری، رفته رفته شاگردان و طرفدارانی پیدا کردند و جریان سلفیگری شیعه را در ایران شکل دادند. به غیر از تأثیر از سلفیان، عوامل دیگری نیز در شکلگیری این جریان در ایران نقش داشت؛ از جمله ضعف و انحطاط مسلمانان و پیشرفت غرب در علوم مادی و همکاری حاکمان وقت و عوامل غربی با آنان. یکی از ویژگیهای مهم این جریان، تقابل اعتقادی آنان با شیعیان امامی است. آنان در ابتدا تنها شعار بازگشت به قرآن و صدر اسلام و لزوم وحدت را که منطبق با اعتقادات شیعیان امامی نیز بود، سر دادند؛ اما پس از مدتی، تفکرات ضد شیعی خود را بروز دادند و شروع به انکار عقائد شیعیان امامیه و خرافه نامیدن آنها کردند؛ نظیر آنچه در امامت، عصمت و علم ائمه (ع)، شفاعت، زیارت قبور و رجعت میگویند. از دید آنان، این اعتقادات برخاسته از احادیث نادرست و مکر و نیرنگ علما و روحانیت شیعه است. مقالة حاضر به بررسی چگونگی شکلگیری این جریان و تقابلات اعتقادی آنان در برابر اعتقادات شیعة امامیه پرداخته است.
سید محمد تقی موسوی کراماتی
چکیده
آیۀ مباهله، جزء نمایانترین آیاتی است که از دیرباز در متن گفتگوهای کلامی فریقین رایج بودهاست. متکلمان امامی بر آن بودهاند که در پرتو دلالت معنایی آیۀ مباهله، پشتوانهای قرآنی برای بنیانهای مرامی شیعه فراهم سازند. امامت، افضلیت امام و عصمت، از درخشانترین دریافتهایی است که در پژوهشهای کلامی شیعه از آن یاد شدهاست ...
بیشتر
آیۀ مباهله، جزء نمایانترین آیاتی است که از دیرباز در متن گفتگوهای کلامی فریقین رایج بودهاست. متکلمان امامی بر آن بودهاند که در پرتو دلالت معنایی آیۀ مباهله، پشتوانهای قرآنی برای بنیانهای مرامی شیعه فراهم سازند. امامت، افضلیت امام و عصمت، از درخشانترین دریافتهایی است که در پژوهشهای کلامی شیعه از آن یاد شدهاست اما در مقابل، متکلمان اهل سنت به جز اثبات نبوت،سایر وجوه معنایی که شیعه بدان استناد میجوید؛ برنتابیده است و در پیمایش کلامی خویش،کوشیدهاست با رویکردی سلبی با ادلهای چون پیامبر، مقصود معنایی انفسنا،کودکبودن حسنین و ترجیح مفضول بر فاضل، دلالت آیه را در حد یک فضیلت ساده فرو کاهد. اما متکلمان امامی با بهرهگیری از ادله عقلی، نقلهای روایی، دریافتهای تفسیری، قواعد ادبی و گزارشهای تاریخی در جایگاه دفاع از دریافتهای معنایی که از آیۀ مباهله دارند؛ آراء متکلمان عامه را به چالش کشیدهاند که برآیند آن در اثبات افضلیت تابناک اهل بیت ظهوری روشن دارد.
محسن حبیبی؛ فاطمه عباس زاده
چکیده
غزّالی وجود امام را به ادلة شرعی و اجماع امت، ضروری و برای قوام دین و دنیا مفید میداند؛ اما عصمت را برای امام شرط نمیداند. او معتقد است تنها در امور کشورداری وتجهیز سپاه و... به امام نیاز است؛ و از آنجا که برای انجام این قبیل کارها به علم الهی و لدنّی نیازی نیست، از اینرو، به عصمت نیازی نیست. او مانند دیگر پیروان اهل سنّت، تعیین امام ...
بیشتر
غزّالی وجود امام را به ادلة شرعی و اجماع امت، ضروری و برای قوام دین و دنیا مفید میداند؛ اما عصمت را برای امام شرط نمیداند. او معتقد است تنها در امور کشورداری وتجهیز سپاه و... به امام نیاز است؛ و از آنجا که برای انجام این قبیل کارها به علم الهی و لدنّی نیازی نیست، از اینرو، به عصمت نیازی نیست. او مانند دیگر پیروان اهل سنّت، تعیین امام را به انتخاب مردم میداند و هرگونه ادعای نصی از سوی شیعه را بیربط به مسئلة امامت و غیرمتواتر معرفی میکند. از نظر او اگر این اخبار، متواتر بودند، هرگز در آنها شک نمیشد، در حالیکه در مورد این اخبار شک وجود دارد. بنابراین احادیثی چون حدیث غدیر و منزلت صرفاً بیانگر احترام و دوستی میان پیامبر(ص) و علی(ع) است و دلیلی بر امامت علی(ع) محسوب نمیشود.خواجه نصیرالدین طوسی در برابر این دیدگاه موضع گرفته ووجود امام را نه به ادلة شرعی، بلکه به دلیل عقلی و با استناد به «قاعدة لطف» بر خداوند واجب میداند. وی همچنین با ارائة ادلة عقلی متعدد، عصمت را نیز برای امام ضروری میداند و عقیده دارد که درصورت معصوم نبودن امام، تسلسل لازم آمده و دیگر نمیتوان به تکالیف شرع اطمینان کرد. درضمن، در صورت انجام افعال قبیح از وی، نهی او از آن عمل، واجب میشود و در این صورت، غرض از نصب امام نقض شده،مقام امام از سایر مردم پایینتر میآید؛ در حالیکه امام باید افضل از همه باشد. خواجه، پس از اثبات عصمت برای امام، میگوید عصمت خصیصة ناآشکاری است که کسی جز پروردگار به آن علم ندارد. لذا نصب امام باید از سوی خدا و رسولش صورت گیرد و این یعنی نص؛ و همچنین با توجه به شیوة رسول خدا(ص) بعید است که ایشان در خصوص چنین امر خطیری سکوت کرده باشد. در مجموع، ادلّة خواجه نسبت به دلایل ادعایی غزّالی از وجاهت و قوت بهتری برخوردار است.