نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته دکتری علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علّامه طباطبائی، تهران، ایران
2 استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علّامه طباطبائی، تهران، ایران
چکیده
مسئله جاودانگی عذاب در جهان واپسین، یکی از موضوعات مهم و چالشبرانگیز در علوم اسلامی است که به مفاهیمی چون رحمت الهی، عدالت و فطرت انسانی ارتباط دارد. حکیمان الهی خداوند را خیر مطلق و دارای رحمت واسعه میدانند، در حالی که فطرت انسانی بر اساس آیه «و نفخت فیه من روحی» به سنخ الهی مرتبط است. از اینرو، خطاهای انسانی بهعنوان مسائل عرضی تلقی میشوند که تنها حالتهای پلیدی را بر فطرت او میافزایند و پس از عذاب، انسان به فطرت پاک اولیه خود بازمیگردد. برخی اندیشمندان اسلامی با استناد به متون دینی، نیازی به خلود در عذاب نمیبینند و این دیدگاه را به چالش میکشند. ابن عربی با تأکید بر وحدت وجود و رحمت الهی، معتقد است که عذاب دائمی برای هیچکس وجود ندارد و در نهایت همه مخلوقات به رحمت خداوند باز خواهند گشت. او باور دارد که خطاهای انسانی نمیتوانند بر فطرت الهی انسان تأثیر دائمی بگذارند و عذاب، مرحلهای از تکامل روحی است. در مقابل، علامه طباطبایی بر جاودانگی عذاب تأکید دارد و آن را با عدالت الهی سازگار میداند. او معتقد است که عذاب و نعمت در آخرت به حالات نفس وابسته است و اگر نفس بهصورت ملکه درآید، عذاب جاودان خواهد بود. این دو دیدگاه، هرچند در اصول کلی متفاوت هستند، به تبیین ابعاد مختلف مسئله جاودانگی در عذاب میپردازند و نیاز به فهم عمیقتری از آموزههای دینی و تأملات فلسفی و کلامی را نشان میدهند.