نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشجوی دکتری رشته فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
چکیده
مسئله صفات الهی و رابطه آنها با ذات، یکی از مباحث بنیادین در الهیات اسلامی است. اشاعره بر این باورند که صفات ثبوتی خداوند زائد بر ذات و قدیم هستند و برای اثبات مدعای خود، براهینی از جمله قیاس حاضر به غائب، حمل صفات بر یکدیگر و ذات الهی و قدیمبودن ذات خداوند ارائه میدهند. این پژوهش با هدف واکاوی و نقد این براهین بر اساس مبانی فلسفی ملاشمسا گیلانی و با روش تحلیلی-عقلی صورت گرفته است. یافتههای حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که استدلالهای مذکور مشتمل بر مغالطات متعددی هستند؛ چرا که در بخش نخست، به دلیل فقدان جامع مشترک میان موجود قدیم و حادث، قیاس معتبری شکل نمیگیرد. همچنین حمل صفات بر یکدیگر و ذات، صرفاً دلالت بر عینیت مصداقی و تفاوت مفهومی آنها دارد و نه قدیم و زائد بودن. علاوه بر این، قدیمبودن ذات الهی، ملازمهای با قدیم و زائدبودن صفات ندارد. در مجموع، اکثر این استدلالها یا از اثبات هر دو مؤلفه مورد نظر اشاعره یعنی قدیم و زائدبودن صفات بر ذات عاجزند و یا تنها یکی از این دو مؤلفه را ثابت میکنند. بنابراین میتوان گفت که حجیت و اعتبار براهین اشاعره در اثبات زائد و قدیمبودن صفات الهی، محل تأمل جدی است
کلیدواژهها