فاطمه احمدی؛ زهره منصوری
چکیده
سلفیه از فرقههای تازهای است که خود را تابع سلف صالح میدانند و اهتمام بر احیای سنت و شیوة سلف صالح و تبعیت از پیامبراسلام(ص)، صحابه و تابعین دارند. جریان سلفیه به گمان خود تهذیبگرایی و اصلاحطلبی عقیدتی را در سرلوحة تفسیر و عقاید خود قرار دادهاست. زدودن پیرایهها و تعقیدات عقلگرایانه از ساحت نصوص دینی را رسالت خود دانستهاست ...
بیشتر
سلفیه از فرقههای تازهای است که خود را تابع سلف صالح میدانند و اهتمام بر احیای سنت و شیوة سلف صالح و تبعیت از پیامبراسلام(ص)، صحابه و تابعین دارند. جریان سلفیه به گمان خود تهذیبگرایی و اصلاحطلبی عقیدتی را در سرلوحة تفسیر و عقاید خود قرار دادهاست. زدودن پیرایهها و تعقیدات عقلگرایانه از ساحت نصوص دینی را رسالت خود دانستهاست و بر ظاهرگروی و فهم بسیط قرآن و سنت مبتنی بر آرای سلف صالح و بدون لحاظ نمودن منطق و اصول تفهّم صحیح تأکید دارند. ناهماهنگی تفسیری مفسران جریان سلفیه، مانند ابنتیمیه، ابنکثیر و آلوسی در طیف وسیعی، نشانة تزلزل ساختار عقیدتی این جریان است. برای تبیین و روشن ساختن خطای آرای تفسیری آنها، پرداختن به رویکرد تفسیری سلفیه ضرورت دارد. فهم روشهای تفسیری و انتخاب روشهای صحیح و چگونگی استفاده از احادیث به شیوة درست از اهداف مهم این پژوهش میباشد. از مهمترین یافتههای این تحقیق آن است که سلفیه در تفسیر آیات قرآن و از جمله آیات رؤیت خداوند، خود را پایبند به اقوال صحابه و تابعین میدانند. از نظرآنها، عقل جایگاهی ندارد و برای آن حجیتی قائل نیستند. سلفیها پیوسته به ظاهر آیات تمسک میکنند که ساختار تفسیری آنها احادیث است. ظاهرگرایی و جمود آنها بر ظاهر قرآن، از اصلیترین عوامل نقصان روش آنان است. این مقاله با روش توصیفیـ تحلیلی و استناد به کتب معتبر تدوین شدهاست، تا بهتفصیل به بیان دلایل و نقد آن از درون آیات قرآن و روایات بپردازد.