نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری گروه معرف اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران. ali.basirat.28@gmail.com
2 دانشیار گروه فلسفه و کلام دانشکده الهیات دانشگاه علامه طباطبایی ایران تهران karbalaeipazoki@atu.ac.ir
3 استاد گروه معارف اسلامی دانشکده الهیات دانشگاه علامه طباطبایی ایران تهران hasanzadeh@atu.ac.ir
4 دانشیار گروه معارف اسلامی، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.khalat.hesam@gmail.com
چکیده
وحی، اساسِ شکلگیری کتب مقدس و مبنای ساختار ادیان الهی است. برخی روشنفکران معاصر، در تکاپوی یافتن پاسخ برای چالشهای دین پژوهی و دینداری در مواجهه با دستاوردهای جدید بشری، با رویکرد معرفتشناسی و هرمنوتیکی به بررسی ماهیت وحی قرآن و نسبت آن با خدا و پیامبر پرداختهاند. از جمله آخرین نظریه آنان در اینباره، رؤیانگاری وحی است. هدف پژوهش حاضر این است که با بررسی شواهد موجود در عهدین نشان دهدکه ارتباط وحیانی پیامبران، از نوع خواب و رؤیا نبوده است؛ زیرا در عهدین شواهد متعددی، متعارض با مبناها و لوازم این نظریه یافت میشود. پژوهش حاضر در گردآوری مطالب، از روش کتابخانهای و در تجزیه و تحلیل دادهها، از شیوه توصیفی-تحلیلی آمیخته با روش تطبیقی انتقادی بهره گرفته است. یافته اینکه بر اساس این نظریه، وحی، خواب و رؤیا است و قرآن حکایت رؤیاهای رسولانه است و این کتاب معبّر می خواهد و نه مفسر. لازمه چنین ادعایی این است که نه فقط قرآن، بلکه تورات و انجیل هم رؤیاهای رسولانهی موسی و عیسی است و وحی تمام انبیاء نیز نوعی تأثیرپذیری از رؤیاهای آنان است. در نهایت این نتیجه حاصل شد که فهم روشنفکران معتقد به رؤیاانگاری وحی، با قدر متیقن از تعریف و ماهیت وحی بر اساس فرازهای انجیل و تورات، مخالفت جدی دارد.