نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی کارشناسی ارشد علوم و قرآن و حدیث دانشگاه سیستان و بلوچستان. زاهدان. ایران
2 استادیار دانشگاه سیستان و بلوچستان. زاهدان. ایران
3 دانشیار دانشگاه سیستان و بلوچستان
چکیده
در آیات قرآن سماع موتی، به معانی مختلفی به کار رفته است. در برخی از آیات منظور از سماع موتی شنیدن سخن زندگان توسط مردگان است؛ مانند آیاتی که به سخن گفتن حضرت صالح ع با قوم خود پس از هلاکتشان و خطاب قرار گرفتن کشتهشدگان جنگ بدر و احد توسط پیغمبر(ص) دلالت دارند. در بعضی از آیات سماع موتی از ایمان نیاوردن کافران و عدم پذیرش سخن حق از سوی آنان حکایت میکند. سلفیان با استناد به برخی آیات قرآن، مانند «وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ»(فاطر / ۲۲)؛ «لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى» (نمل/۸۰)؛ «إِنْ تَدْعُوهُمْ لا یَسْمَعُوا دُعاءَکُمْ» (فاطر/۱۴) و ...، منکر قدرت شنیداری مردگان شدهاند. این دیدگاه پیامدهایی مانند انکار جایگاه توسل به پیامبران و اولیاء، زیارت قبور مسلمانان و شفاعت در پی دارد. ازاینرو ضروری است که آیات مختلف در این زمینه موردبررسی قرار گیرند. همه مفسران قرآن بر اساس ظاهر آیات قرآن، در مورد شهدا این اصل را میپذیرند و اختلاف در مورد سایر اموات میباشد که آیا سایر مردگان هم قدرت شنیداری دارند یا خیر؟ این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی تطبیقی دیدگاه محمدشفیع عثمانی و آیتالله جوادی آملی در مسئله سماع موتی پرداخته است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که اختلاف چندانی در مسئله سماع موتی بین این دو مفسر با اینکه از دو مکتب فکری متفاوت هستند، وجود ندارد؛ زیرا هر دو مفسر با استناد به آیات، سخنان پیامبر اسلام(ص) و سخنان حضرت صالح(ع) در این مسئله، شنیدن مردگان را تأیید میکنند. علاوه بر این علامه جوادی آملی معتقد هستند شهدا از درجه زندگی برزخی بالاتری برخوردار هستند
کلیدواژهها