نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 گروه فلسفه، دانشگاه مفید، قم، ایران.
2 گروه فلسفه فقه و حقوق اسلامی، پژوهشکده فقه و حقوق، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم.
3 دانشجوی دکتری، فقه وحقوق اسلامی، دانشگاه مفید ،قم.
چکیده
مساله این نوشتار، معناشناسی و بحث از هستی شناسی معناست. درواقع در این مقاله به دو رویکرد هستی شناسانه در معنا پرداخته می شود. رویکرد وجودی و رویکرد عدمی. معنا شناسی نقش تعیین کننده ای در روند تفسیر متن وکشف معنا دارد. در این مقاله سعی شده به روش استدلالی و فلسفی ، دیدگاه دو گروه از متخصصان دانشهای زبانی بررسی گردد. استدلالها و نظراتی که از سوی چند گروه از متخصصان (از یک سو فیلسوفان زبان و از سوی دیگر عالمان اصولی) بیان گردیده، مورد نقد وبررسی قرار میگیرد. وجه افتراق و اشتراک آنان بیان می گردد. هدف از این مقاله هستی شناسی ماهیت معنا به عنوان اساسترین و بنیادیترین پیش فرض فلسفی که پایه و اساس سایر مباحث زبانی است مورد بررسی و تبیین قرار گیرد. در پایان نگارندگان با استمداد از دیدگاه علامه غروی اصفهانی و تکمیل نواقص آن نظریه و همچنین پیوند آن با آراء فیلسوفان مسلمان درباب نفس الامر، دیدگاه نهائی خود را ارائه میدهند.