محمد تشکری آبقد؛ محمد علی وطن دوست
چکیده
مسئله عصمت امام ازجمله مباحث مهم کلامی است که در میان متکلمان مسلمان با دو رویکرد عمده مورد بحث قرارگرفته است. بسیاری از متکلمان شیعه، طرفدار نگاه حداکثری درباره گستره عصمت امام هستند و برخی نیز به رویکرد حداقلی دراینباره باور دارند. برخی از نواندیشان معاصر مانند مدرسی طباطبایی، کدیور، سروش و صالحی نجفآبادی، با نگاهی تاریخی ...
بیشتر
مسئله عصمت امام ازجمله مباحث مهم کلامی است که در میان متکلمان مسلمان با دو رویکرد عمده مورد بحث قرارگرفته است. بسیاری از متکلمان شیعه، طرفدار نگاه حداکثری درباره گستره عصمت امام هستند و برخی نیز به رویکرد حداقلی دراینباره باور دارند. برخی از نواندیشان معاصر مانند مدرسی طباطبایی، کدیور، سروش و صالحی نجفآبادی، با نگاهی تاریخی به عقاید شیعیان، پیرو رویکرد حداقلی هستند و بر این باورند که عقیده گروه نخست درباره عصمت امام، هیچ پیشینهای در عصر امامان(ع) ندارد، بلکه نگاه حداکثری به گستره عصمت امام، تحت تأثیر جریانات فکری بیرونی مانند غالیان پدید آمده است. دلیل عمده این افراد در اثبات مدعا، بر ذکر شواهد تاریخی درباره دیدگاه اصحاب ائمه (ع) استوار است و میکوشد نشان دهد که در نگاه اصحاب ائمه (ع)، امامان دارای عصمت نبوده و هرگونه نگاه حداکثری به عصمت امام از سوی آنان نفی میشود. در پژوهش حاضر تلاش شده است با تکیه بر روایات و شواهد تاریخی و با شیوه توصیفی - تحلیلی و با رویکرد انتقادی، دیدگاه نواندیشان معاصر درباره عصمت امام مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. در پایان این نتیجه به دست آمده است که بر اساس روایات و شواهد تاریخی دوران ائمه (ع) دیدگاه حداکثری درباره عصمت امام اثبات میشود و جایی برای طرح دیدگاه نواندیشان باقی نمیماند.