طیبه خسروی؛ علی الله بداشتی
چکیده
مکتب اشعری در توحید افعالی همانند شیعه، تمام امور هستی را به خداوند نسبت میدهد و اراده انسان را در هر لحظه محتاج علت میداند. لذا تفسیر نظریه کسب به جبر، قابل تردید و بررسی میباشد. در پی بررسی دقیقتر انتساب جبر به اشاعره، از دو طریق موضوع بررسی شده است. تفاوت قدرت و اراده در انسان و همچنین اعتقاد به قضا وقدر و رابطه آن با اختیار انسان با ...
بیشتر
مکتب اشعری در توحید افعالی همانند شیعه، تمام امور هستی را به خداوند نسبت میدهد و اراده انسان را در هر لحظه محتاج علت میداند. لذا تفسیر نظریه کسب به جبر، قابل تردید و بررسی میباشد. در پی بررسی دقیقتر انتساب جبر به اشاعره، از دو طریق موضوع بررسی شده است. تفاوت قدرت و اراده در انسان و همچنین اعتقاد به قضا وقدر و رابطه آن با اختیار انسان با محوریت نظرات صدرا و مقایسه آن با نظریه کسب اشعری و روشن شد که نمیتوان نظریه کسب را بر جبر حمل کرد. بنابراین با پاسخ به سوالاتی همچون ارتباط قضا و قدر با اختیار در شیعه و اشاعره و از طرفی مقایسه دیدگاههای آنان در جبر و اختیار انسان، همچنین از دقت در تفاوت اراده و قدرت، و از سوی دیگر توجه به اصل نیازمندی دائمی ممکنات به علت، منتج میشود که انسان همواره در هر فعلی نیازمند اعطای قدرت میباشد تا فعل ارادی انجام دهد و این به معنی جبر نیست بلکه توحید افعالی نیز بیانگر این مفهوم میباشد و در نهایت موید آن نیز نظر ملاصدرا مبنی بر اینکه خداوند علت قریب و بعید است؛ با نظریه کسب قابل تطبیق است.
زهره اخوان مقدم؛ فرشته طاهری
چکیده
یکی از عالیترین مفاهیم قرآنی که از سوی معصومان نیز مورد تأیید قرار گرفته، مسئلۀ «بداء» است. اگرچه «بداء» به معنای امکان تغییر مقدرات غیر حتمی خداوند بر اساس افعال اختیاری انسان و پارهای حوادث و وقایع و شرایط ویژه، در میان عموم علمای متأخر شیعه پذیرفته شده؛ امّا این مسئله در میان عالمان متقدم، از نظر مفهوم و ماهیّت آن، ...
بیشتر
یکی از عالیترین مفاهیم قرآنی که از سوی معصومان نیز مورد تأیید قرار گرفته، مسئلۀ «بداء» است. اگرچه «بداء» به معنای امکان تغییر مقدرات غیر حتمی خداوند بر اساس افعال اختیاری انسان و پارهای حوادث و وقایع و شرایط ویژه، در میان عموم علمای متأخر شیعه پذیرفته شده؛ امّا این مسئله در میان عالمان متقدم، از نظر مفهوم و ماهیّت آن، با اختلافهایی همراه بودهاست. کلینی از جمله کسانی است که نظر او با نظر مشهور فعلی عالمان شیعه، کاملاً هماهنگ میباشد. در این نوشتار، مستندات قرآنی باب بداء از کتاب کافی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در ضمن آن، به تبیین درست این مسئله و به ویژه عدم تنافی این مسئله با علم علی الاطلاق خداوند، بر اساس روایات موجود در این کتاب، راستی آزمایی خواهد شد. کلینی؛ «بداء» را به معنای مشهور آن، با استناد به آیات مختلف از قرآن، پذیرفته و آن را جزء اعتقادات ضروری شیعه، بر شمردهاست. طبق روایات کافی، همۀ پیامبران الهی در طول تاریخ، امت خود را به این باور فراخواندهاند. همچنین این مسئله تنها در دایره قضای غیر محتوم خداوند، معنا پیدا میکند و علم الهی، هم قضای پیشین و هم قضای تغییر یافته در این پدیده را در بر دارد. بر این اساس، باور به مسئله بداء، هرگز به منزلۀ اعتقاد به جهل و یا نقص پروردگار متعال نمیباشد.