سمیه خلیلی آشتیانی
چکیده
یکی از مباحث مهم کلامی در میان فرق اسلامی از آغاز شکلگیری علم کلام تا به امروز که محل بحث و مناقشات بسیار بوده است، صفات الهی است؛ در این میان ماتریدیه در قرن چهارم هجری که به نظر می رسد با داعیۀ اتخاذ روشی میانه از معتزله و اشاعره توسط ابومنصور ماتریدی شکل میگیرد، در مباحث وجود شناختی صفات الهی برخلاف معتزله قائل به صفات زاید بر ...
بیشتر
یکی از مباحث مهم کلامی در میان فرق اسلامی از آغاز شکلگیری علم کلام تا به امروز که محل بحث و مناقشات بسیار بوده است، صفات الهی است؛ در این میان ماتریدیه در قرن چهارم هجری که به نظر می رسد با داعیۀ اتخاذ روشی میانه از معتزله و اشاعره توسط ابومنصور ماتریدی شکل میگیرد، در مباحث وجود شناختی صفات الهی برخلاف معتزله قائل به صفات زاید بر ذات هستند، و معتزله صفات زاید بر ذات را موجب تعدد قدما می دانند. در این مکتب عقلگرایی بر ظاهرگرایی غالب است و این سبب می شود به معتزله نزدیک باشند و در بحث معناشناختی صفات الهی آنچنانکه از تفسیرش در مورد آیات مربوط به صفات خبری مشخص است از حیث تنزیهی بودن دیدگاهش و تأویل و تفویض آن، با امامیه و معتزله همنظر است. اما در مسئلۀ رؤیت خداوند متعال در قیامت، از معتزله فاصله می گیرد و افزون بر دلایل نقلی به دلایل عقلی هم استناد میکند، و با پذیرش مسئلۀ رؤیت خداوند در واقع دیدگاه تنزیهیاش را خدشهدار کرده و مانند اشاعره ظواهر آیات را اتخاذ میکند و قائل به رؤیت بدون کیفیت است.