کاوس روحی برندق؛ فهیمه فقیهی؛ ابراهیم فرجی
چکیده
اثبات وجود خدا، بنیادیترین بحث از مباحث کلامی است که متکلمان و فلاسفه از دیرزمان در این راستا از هیچ کوششی دریغ نورزیده و دستاورد دیدگاههای خود را در میراث مکتوب درج کردهاند. در این میان ازجمله متکلمان متقدم شیعی که در این زمینه اقدام به ارائه نظر کردهاند میتوان به شیخ صدوق، شیخ مفید و خواجه نصیر طوسی (ره) اشاره کرد. این جستار ...
بیشتر
اثبات وجود خدا، بنیادیترین بحث از مباحث کلامی است که متکلمان و فلاسفه از دیرزمان در این راستا از هیچ کوششی دریغ نورزیده و دستاورد دیدگاههای خود را در میراث مکتوب درج کردهاند. در این میان ازجمله متکلمان متقدم شیعی که در این زمینه اقدام به ارائه نظر کردهاند میتوان به شیخ صدوق، شیخ مفید و خواجه نصیر طوسی (ره) اشاره کرد. این جستار پس از گردآوری دیدگاههای سه متکلم شیعی نامبرده، اقدام به طبقهبندی و تدوین دادهها نموده و سپس به تجزیهوتحلیل دیدگاهها و بیان نقاط اشتراک و افتراق آنها پرداخته و در پایان به برخی نکات انتقادی اشارهکرده و به این نتیجه اساسی دستیافته است که اگرچه هر سه متکلم از استدلالهای خود به برهانهای متعدد، مانند: فطرت، دفع عقاب، نظم، حدوث، حرکت، امکان و وجوب، استناد کردهاند ولی به ترتیب، سهم خواجه نصیر در این زمینه و نیز قوت استدلال بیشتر از شیخ صدوق و شیخ مفید و بهره شیخ مفید بیشتر از شیخ صدوق است؛ اگرچه بیشتر استدلالهای آنان توسط متکلمان و فیلسوفان متأخر شیعی، ارتقا یافته است.
فتحیه فتاحی زاده؛ مریم احدیان؛ سعید بخشی
چکیده
نظریه انطباق نماد ضدمسیح بر منجی اسلامی-شیعی در پی اثبات تعارض کامل دیدگاه اسلام و مسیحیت درباره آخرالزمان است. با توجه به تلاش بسیار صاحبان این نظریه در توسعه این دیدگاه در مسیحیت و اسلام هراسی و شیعه هراسی در جوامع غربی، بررسی این نظریه و تبیین اشکالات آن ضروری است. جهت سنجش این نظریه، کتاب «کمالالدین» از منابع شیعی و کتاب ...
بیشتر
نظریه انطباق نماد ضدمسیح بر منجی اسلامی-شیعی در پی اثبات تعارض کامل دیدگاه اسلام و مسیحیت درباره آخرالزمان است. با توجه به تلاش بسیار صاحبان این نظریه در توسعه این دیدگاه در مسیحیت و اسلام هراسی و شیعه هراسی در جوامع غربی، بررسی این نظریه و تبیین اشکالات آن ضروری است. جهت سنجش این نظریه، کتاب «کمالالدین» از منابع شیعی و کتاب «مکاشفات یوحنا» از منابع مسیحی با روش تحلیل محتوا بررسی شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد برخلاف ادعای مطرحشده، تمایزات بسیاری میان منجی شیعه و ضدمسیح کتاب مقدس و همگرایی و همسویی قابلتوجهی میان منجی شیعه و منجی مسیحیت وجود دارد. ازجمله خطاهای روششناختی این نظریه عدم استناد به روایات معتبر و منابع اصیل شیعی و ارائه گزینشی شواهد موافق و نادیده گرفتن شواهد مخالف است. همچنین این دیدگاه بر اساس تفسیر ظنی از کتاب مقدس شکل گرفته است و بهصرف مشابهتی جزئی نمیتوان قائل به آن شد.
مریم حسنینی؛ هادی وکیلی
چکیده
مسئله وحدت وجود یکی از مسائل مهم در حوزه کلام و عرفان و فلسفه اسلامی محسوب میشود. و محوریترین مبحث در تفکر عرفانی و یکی از مسائل پر مناقشه و جنجالی در تاریخ کلام و عرفان اسلامی و حتی در میان محققان غربی به شمار میرود. و تقریباً همه مباحث دیگر حول عرفان و کلام به نحوی به همین مسئله بازگشت میکند. گروهی از متکلمان مانند محمد طاهر قمی ...
بیشتر
مسئله وحدت وجود یکی از مسائل مهم در حوزه کلام و عرفان و فلسفه اسلامی محسوب میشود. و محوریترین مبحث در تفکر عرفانی و یکی از مسائل پر مناقشه و جنجالی در تاریخ کلام و عرفان اسلامی و حتی در میان محققان غربی به شمار میرود. و تقریباً همه مباحث دیگر حول عرفان و کلام به نحوی به همین مسئله بازگشت میکند. گروهی از متکلمان مانند محمد طاهر قمی و میرلوحی از اساس با اندیشه عرفا مخالف بودند. از طرفی دیگر عالمانی چون سید حیدر آملی و فیض کاشانی و ملاصدرا به دنبال استفاده از نظریههای عرفانی در تفسیر متون دینی بودند. مرحوم علامه محمد باقر مجلسی دیدگاه و موضعی میانه دو گروه عالمان اتخاذ نمود.و در برخورد با بزرگان عرفان اندیشههای آنان اصل تفسیر عرفانی بر مبنای مکتب امامان شیعه را پذیرفت. در این مقاله میان دیدگاه توحید عرفانی سید حیدر املی و علامه مجلسی مقایسه صورت گرفته و سعی گردیده دیدگاه صحیح و قابل فهمی از نظریه وحدت وجود ارائه گردد.
جواد غلامرضائی؛ زینب سلطانی
چکیده
بحث از فطرت و مقتضیات آن بهعنوان ویژگی مشترک میان همه انسانها از اهمیت به خصوصی برخوردار است. اثبات وجود خداوند بر مبنای فطرت همواره یکی از دغدغههای چالشبرانگیز اندیشمندان در طول تاریخ بوده است. تحقیق پیشرو به بازشناسایی نقش فطرت در اثبات وجود خداوند بر اساس نظام فکری دکارت و شاهآبادی با روش تحلیلی- تطبیقی پرداخته است. با ...
بیشتر
بحث از فطرت و مقتضیات آن بهعنوان ویژگی مشترک میان همه انسانها از اهمیت به خصوصی برخوردار است. اثبات وجود خداوند بر مبنای فطرت همواره یکی از دغدغههای چالشبرانگیز اندیشمندان در طول تاریخ بوده است. تحقیق پیشرو به بازشناسایی نقش فطرت در اثبات وجود خداوند بر اساس نظام فکری دکارت و شاهآبادی با روش تحلیلی- تطبیقی پرداخته است. با بررسی نظام فکری هر دو اندیشمند، نوعی قرابت میان بیانات ایشان مشاهده میگردد که امکان بررسی تطبیقی را فراهم میسازد. در این راستا پس از بیان وجوه اشتراک و افتراق نظرات هر دو اندیشمند، به تطبیق دو دیدگاه پرداخته شده است که برخی از یافتهها و نتایج آن بدین شرح است: اعتقاد به معارف فطری، دوگانهانگاری حقیقت انسان، صحه بر تفاوت میان فطرت و طبیعت ازجمله وجوه اشتراک و داعیه جدایی عقل و ایمان، اختلاف در مبانی معرفتشناسی و هستیشناسی، از اهم وجوه افتراق نظرات این دو اندیشمند میباشد. با تطبیق وجوه اشتراک و افتراق، میتوان گفت در نظر دکارت فطریات اموری هستند که متعلق شناخت حقیقی قرار میگیرند. مفهوم خدا ازجمله این مفاهیم است که قوه عقل به نحو فطری بر آن واقف است. در مقابل، شاهآبادی فطرت را شاکله وجودی انسان دانسته و لذا علاوه بر تأکید بر مبانی معرفتشناسی که دکارت به آن پرداخته، مبانی هستیشناسی را نیز موردتوجه قرار داده است. ازاینرو بسیاری از معضلات فلسفه دکارت در نظام فکری شاهآبادی مشاهده نمیشود.
سیدمجتبی جلالی
چکیده
توسعه و پیشرفت روزافزون علم در جهان هستی منجر به فراهم آمدن زمینه، جهت مواجه انسان باآینده نامعلوم و پرفرازونشیب و از سویی فاصله گرفتن از امور پیشینی همچون اعتقادات و مسائل دینی شده است. هدف پژوهش بررسی مهمترین ویژگیها و پیامدهای علم جدید و بیان چالشها و فرصتهای موجود با نگاه دینی است. لذا مسئلهی پژوهش ماهیت علم جدید با ...
بیشتر
توسعه و پیشرفت روزافزون علم در جهان هستی منجر به فراهم آمدن زمینه، جهت مواجه انسان باآینده نامعلوم و پرفرازونشیب و از سویی فاصله گرفتن از امور پیشینی همچون اعتقادات و مسائل دینی شده است. هدف پژوهش بررسی مهمترین ویژگیها و پیامدهای علم جدید و بیان چالشها و فرصتهای موجود با نگاه دینی است. لذا مسئلهی پژوهش ماهیت علم جدید با رویکرد آسیب شناسانه و رهکردگروانه با رویکرد دینی و با روش توصیفی تحلیلی است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که با توجه به آنکه علم جدید عمدتاً برمبانی تجربهگرایانه که نگاهی تکبعدی و غیرکامل و بدون در نظر گرفتن همه جوانب به مسائل هستی داشته، بنا نهاده شده و نهادهای علمی آموزشی اغلب کشورهای جهان، بر اساس این نوع پارادایم و الگو طراحی و هدفگذاری شدهاند؛ پذیرش این الگو توسط هر جامعه، مستلزم پذیرش آسیبهایی اجتنابناپذیر و بحرانهایی چون؛ ماهیت مادی علم جدید، نگاه تکبعدی به قوانین عالم، سیطره انسان بر طبیعت، جدایی از آموزههای وحیانی، انکار دین با داعیه اصالت علم و عقل، نفی متافیزیک، ظهور بحرانهای اخلاقی و معنوی و تکیه بر روش تجربی صرف است که علم جدید هماکنون با آن مواجه است. لذا ضروری است تا با ایجاد راهکارهایی چون؛ نفی دیدگاه تک ساحتی، تبیین دو ساحتی از وجود انسان، تعدیل سلطه انسان، تبیین تأثیر متقابل علم و دین، ایجاد پیوند میان دانش و ارزش، اثبات انگارههای متافیزیکی و آراستن علم با فضیلت اخلاقی، به تصحیح مبنای معرفتی پرداخته شود، به صورتی که متناسب و سازگار با مبانی فکری، فرهنگی و آموزههای دینی و معنوی باشد.
یاسر تک فلاح؛ حسین مدحج
چکیده
مسئله عذاب ابدی در جهنم، ازجمله مسائلی است که اختلافنظرهای فراوانی میان فلاسفه و متکلمان شیعه و سنی در آن وجود دارد؛ اگرچه، ظاهر بعض آیات قرآن صراحت در عذاب ابدی دارد اما برخی همچون ابن عربی، خلود در عذاب را محال و غیرممکن میدانند، برخی از اندیشمندان مانند ملاصدرا قائل به امکان هستند ولی در وقوع تردید میکنند و عدهای نیز همچون ...
بیشتر
مسئله عذاب ابدی در جهنم، ازجمله مسائلی است که اختلافنظرهای فراوانی میان فلاسفه و متکلمان شیعه و سنی در آن وجود دارد؛ اگرچه، ظاهر بعض آیات قرآن صراحت در عذاب ابدی دارد اما برخی همچون ابن عربی، خلود در عذاب را محال و غیرممکن میدانند، برخی از اندیشمندان مانند ملاصدرا قائل به امکان هستند ولی در وقوع تردید میکنند و عدهای نیز همچون علامه طباطبایی عذاب ابدی را هم در امکان و هم در وقوع پذیرفتهاند. منشأ اصلی اختلافنظرها که موجب تفاوتهای چشمگیری حتی در تبیین بعضی از اسماء و صفات خداوند میشود؛ منافات عذاب ابدی با رحمت الهی است. بدین بیان که رحمت واسعه خداوند همه موجودات عالم را در بر میگیرد و مانع میشود. عدهای برای همیشه در جهنم بمانند و عذاب شوند؛ حال چگونه میتوان گفت عذاب ابدی رابطه مستقیم با رحمت واسعه خداوند دارد لذا این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی و با مراجعه به اسناد نوشتاری گردآوریشده و به یافتههای زیر دست پیدا کرده است؛ عذاب ابدی در جهنم، بهصراحت در قرآن بیانشده و قابل تأویل به معانی دیگر نیست، عذاب ابدی منافات با رحمت واسعه الهی ندارد بلکه لازمه و عین رحمت خداوند است و خداوند خصوص آن چیزهایى که انسان مستعد براى شقاوت، محتاج به آن شده که عبارت است از رسیدن شقاوتش به حد کمال و به حد صورت نوعیه، اعطاء و افاضه کند، حال اگر اثر دادن چنین صورت نوعیهای عذاب دائم باشد، منافاتى با رحمت عمومى خدا ندارد، بلکه این خود یکى از مصادیق رحمت خداوند، لازمه و مستتبع آن است.
جعفر مقصودی؛ حسام الدین خلعتبری لیماکی؛ علی رجب زاده آلمالو؛ عبدالمطلب عبدالله
چکیده
اعتقاد به امامت دوازده معصوم (علیهم السلام) در عقیدهی صوفی گنابادی، مسئلهای قطعی و یقینی است. آنها امامت را زمام دین و نظام مسلمین و اصل اساس اسلام میدانند. اما آنچه در منظر این فرقه بیشترین نمود را دارد إغراق بیش از حدی است که در خصوص مقام قطب و شیخ فرقه میشود. آنها با بیان مواردی همچون زبان لاهوتی فهم کردن، اشاره غیبی شدن، ...
بیشتر
اعتقاد به امامت دوازده معصوم (علیهم السلام) در عقیدهی صوفی گنابادی، مسئلهای قطعی و یقینی است. آنها امامت را زمام دین و نظام مسلمین و اصل اساس اسلام میدانند. اما آنچه در منظر این فرقه بیشترین نمود را دارد إغراق بیش از حدی است که در خصوص مقام قطب و شیخ فرقه میشود. آنها با بیان مواردی همچون زبان لاهوتی فهم کردن، اشاره غیبی شدن، مأموریت الهی در تعیین جانشین داشتن، تخلف از فرمان قطب را استکبار از حق دانستن و مواردی از این قبیل، قطب فرقه را هم ردیف و هم شأن با امام معصوم قرار میدهند. به گونهای که بدون وجود قطب یا شیخ فرقه، حجت الهی بر بندگان تمام نشده و هدایت واقعی محقق نمیشود. در حالی که اینگونه تعابیر و عبارات، از شئونات وابسته به امام معصوم است و به کارگیری این تعابیر دربارهی أقطاب فرقه که افراد عادی و غیر معصوم هستند، نشانه انحراف از مبانی اعتقادی شیعه امامیه است. ارتباط با عالم غیب پدیدهای است که پذیرش آن جز با دلیل قطعی و یقینی پسندیده نمیباشد و صرف ادعای بدون مدرک نیز قابلیت پذیرش ندارد.مقاله مورد نظر با عنایت به مبانی کلامی شیعه امامیه به نقد و تحلیل دیدگاه صوفی گنابادی در این مسئله میپردازد. و روش به کار رفته در آن روش توصیفی-تحلیلی است.
فاطمه السادات حسینی؛ زهره عبد خدایی
چکیده
یکی از محوریترین مباحثی که در طول تاریخ و در میان ادیان و فرقههای کلامی مطرح بوده، مسئله آموزه «نجات» و طرح این پرسش است که آیا پیروان ادیان و مذاهب دیگر، اهل نجات هستند یا خیر؟ در سنت غربی، قائلین به این نظریه را با جرحوتعدیل میتوان در سه گروه انحصارگرایان، شمولگرایان و کثرتگرایان قرار داد، موضوعی که در ادبیات کلام ...
بیشتر
یکی از محوریترین مباحثی که در طول تاریخ و در میان ادیان و فرقههای کلامی مطرح بوده، مسئله آموزه «نجات» و طرح این پرسش است که آیا پیروان ادیان و مذاهب دیگر، اهل نجات هستند یا خیر؟ در سنت غربی، قائلین به این نظریه را با جرحوتعدیل میتوان در سه گروه انحصارگرایان، شمولگرایان و کثرتگرایان قرار داد، موضوعی که در ادبیات کلام اسلامی به آن اشارهای نشده و اگر استفاده میشود، صرفاً وامگیری واژه از سنت غربی است. مقاله حاضر آراء دو متفکر تأثیرگذار پیرامون پرسش چگونگی نجات پیروان سایر ادیان و مذاهب را مورد واکاوی قرار داده است. از سویی آراء ابنتیمیه، تأثیر به سزایی در تشکیل منظومه فکری اهل سنت وهابی کنونی دارد را بررسی نموده و از جانب دیگر، نظرات استاد مطهری، فیلسوف و متکلم شیعه را رصد نموده و موردبررسی و مقایسه قرارداده است. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و احصا مطالب از طریق واکاوی آثار آن دو صورت گرفته است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که ابنتیمیه نگاهی «ظاهرگرایانه» به آیات و روایات داشته و بر اساس این نگرش، تنها قوم سلف و پیروان آنان (اهل حدیث) را اهل نجات میداند و سایر مسلمانان و بهصورت خاص شیعیان را اهل بدعت نامیده و از اهل نجات نمیداند؛ اما استاد مطهری با تأکید بر آموزههای قرآن و روایات معصومین، مردم را به لحاظ سرنوشت به گروههای مختلفی تقسیم میکند. ایشان درجات گوناگونی را برای نجات انسانها در نظر میگیرد. او میان مسلمان منطقهای و مسلمان واقعی، کافر معاند و کافر غیر معاند، کافر قاصر و کافر مقصّر و همچنین انسان دارای عمل نیک و فاقد عمل نیک تمایز قائل میشود. استاد مطهری جاهلان قاصر، مستضعفین فکری و کسانی که بر اساس فطرت الهی خود عمل میکنند و دارای عمل صالح هستند را اهل نجات میداند. با توجه به یافتههای این پژوهش به نظر میرسد، ابن تیمه نجات را منحصر در قوم سلف و پیروان آن دانسته، حالآنکه استاد مطهری دایره نجات را وسیعتر در نظرگرفته بهگونهای که میتواند شامل پیروان سایر مذاهب و ادیان دیگر، بهشرط داشتن شرایط بشود.
حسین رضایی؛ محمدباقر سعیدی روشن
چکیده
مسئله امامت و خلافت در فرهنگ امامیّه و اهل سنّت از مباحث کلیدی و اختلافی به شمار میرود. این مقاله با تحلیلیِ تطبیقی از ماهیت، مبانی و ویژگیهای امام از دیدگاه دو متکلم اثناعشری و اهل سنّت؛ قاضی باقلانی اشعری و علامهحلّی نگاشته شده است. پس از بررسی و تطبیق آراء؛ یافتهها نشان از آن دارد که برداشت و باورهای این دو متکلم ...
بیشتر
مسئله امامت و خلافت در فرهنگ امامیّه و اهل سنّت از مباحث کلیدی و اختلافی به شمار میرود. این مقاله با تحلیلیِ تطبیقی از ماهیت، مبانی و ویژگیهای امام از دیدگاه دو متکلم اثناعشری و اهل سنّت؛ قاضی باقلانی اشعری و علامهحلّی نگاشته شده است. پس از بررسی و تطبیق آراء؛ یافتهها نشان از آن دارد که برداشت و باورهای این دو متکلم در مسئله امامت با یکدیگر متفاوت است؛ چراکه قاضی وجوب امام را یک وجوب شرعی - نه عقلی- و اساساً بحث از امامت را یک فرع فقهی میداند؛ اما علامه قائل است، بحث از امامت یک بحث کلامی و نصب امام هم از ناحیۀ الهی صورت میپذیرد؛ بنابراین امام در دیدگاه باقلانی و غالب اهل سنّت یک مقامِ حکومتی ظاهری است که علاوه بر جایگاه دنیایی، حفظ و اجرای دین را نیز برعهده دارد، به همین دلیل در ماهیت و مبانی نظری و مصداقی امام که در شاکله و ویژگیهای شخصیّتی ایشان نمود پیدا میکند با امامیه دچار اختلاف رأی شدهاند. مقالۀحاضر به شیوهای اسنادی همراه با پردازش اطلاعات و با هدف تبیین مفهومِ واقعی از حقیقت وجودی امام و واکاوی اوصافایشان، به عنوان وصیِّ نبیخاتم، جمعآوری و تنظیم شده است.
حسین خاکپور؛ عاطفه خانی؛ هادی زینی
چکیده
دوران امام باقر (علیهالسلام) یکی از دورههای پرفرازونشیب اسلام است. در این روزگار جریانها و فرقههای مختلفی در میان شیعه و اهل سنت شکل گرفت. این فرقهها تلاش میکردند حقانیت خود را اثبات و جایگاه رقیب را تضعیف نمایند. مطالعه و تحلیل رویارویی امامان معصوم علیهمالسلام – بهویژه در دوران صادقین علیهمالسلام- با این فرقهها ...
بیشتر
دوران امام باقر (علیهالسلام) یکی از دورههای پرفرازونشیب اسلام است. در این روزگار جریانها و فرقههای مختلفی در میان شیعه و اهل سنت شکل گرفت. این فرقهها تلاش میکردند حقانیت خود را اثبات و جایگاه رقیب را تضعیف نمایند. مطالعه و تحلیل رویارویی امامان معصوم علیهمالسلام – بهویژه در دوران صادقین علیهمالسلام- با این فرقهها از جایگاه مهمی برخوردار است. تحلیل رویکردشناسی امام باقر علیهالسلام با فرقههای منحرف از ضروریات تاریخ اسلام به شمار میرود، زیرا گفتمان امام با مسئله امامت و حاکمیت مرتبط است. هدف این پژوهش، تحلیل مواجهه امام باقر علیهالسلام، با یکی از مهمترین فرقههای انحرافی شیعه یعنی، فرقه غلات، بر اساس رویکردی نوین است. در مقاله پیش رو به روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از روش تحلیل گفتمان پدام و با بهرهگیری از تواناییهای این گفتمان در قالب متغیرها و مقولههای عملیاتی، نحوه برخورد امام باقر (علیهالسلام) با غلات، بررسی و تحلیل شده است. در این تحلیل رویکردهای: جذبی، دفعی، تدافعی، استحفاظی و تهاجمی، بیشتر مشاهده میشود. دالهای اصلی و فرعی در این گفتمان، نهی از غلو و تقصیر در مورد اهلبیت (علیهالسلام)، نهی از زیادهروی در ولایت اهلبیت (علیهمالسلام)، نفی علم غیب از خود، رد سخنان سران غالی، لعن و نفرین ابوالخطاب و برائت از او، بدتر دانستن غالیان از مجوس، کافر دانستن غالیان و بیرون کردن غالیان از نزد خود است؛ بنابراین نتایج پژوهش نشان میدهد، در رویکردهای امام علیهالسلام، روش تحلیل گفتمان پدام، بهوضوح قابلکشف است.
محمد اسماعیل عبداللهی
چکیده
سرشت انسان ازجمله مهمترین گزارههای اعتقادی است که نقطه آغاز بینشهای معاصر در مورد انسان شده است و در بستر هر مکتب فکری که ترجمه شود، جریان ساز خواهد بود. مساله اصلیِ پژوهش این است که: چه نسبتی بین «انسان نخستین»، «گناه نخستین» و «سرشت انسانی» برقرار است و شعاع معنایی این سه، از منظر علامه طباطبایی و آگوستین تا ...
بیشتر
سرشت انسان ازجمله مهمترین گزارههای اعتقادی است که نقطه آغاز بینشهای معاصر در مورد انسان شده است و در بستر هر مکتب فکری که ترجمه شود، جریان ساز خواهد بود. مساله اصلیِ پژوهش این است که: چه نسبتی بین «انسان نخستین»، «گناه نخستین» و «سرشت انسانی» برقرار است و شعاع معنایی این سه، از منظر علامه طباطبایی و آگوستین تا چه حد و دارای چه عواقبی است؟ ازاینرو هدف این تحقیق، کشف مناسباتِ مستند به اسلام و مسیحیت بین سه مفهوم پایهِ مورداشاره است. این تحقیق، از نوع پژوهشهای توسعهای و با بهرهگیری از روش توصیفی تحلیلی و روش تحقیق کتابخانهای، به اثبات فرضیه «پدیدارشناسی سرشت انسان در نظام فکری اسلام، پاکیِ ذات انسان و خداجویی اوست و در اندیشه مسیحیت، گناه آلودگیِ ذات انسانی و بسترسازی شرور در عالم، است»، میپردازد. فراتحلیل تطبیقیِ نسبتِ بهدستآمده در برقراری ارتباط بین آن سه مفهوم و استخراج مستندات فکری آن در دو خوانش اسلامی و مسیحی از گناه نخستین، وجه عمده تمایز این تحقیق با پژوهشهای همسو میباشد. با کنکاش بر روی این مسئله، به دست آمد که انسان دارای سرشتی است پاکیزه و الهی که قضیه ترکِ اُولی اولیه او، فرایند معرفی شیطان و سرعت در بازگشت به سمت حق است و پیامد نافرمانی آدم و حوا، تنها گریبان گیر خود آنها بوده که به خارج شدن آنها از بهشت، دور شدنشان از مواهب بهشتی و فرود آمدنشان بر زمین انجامید تا انسان بتواند با درک سختیها، خود را به مقام قرب الهی نزدیک کند؛ ازاینرو، شر و شرور در عالم، ارتباطی با گناه نخستین ندارد و نتیجه کیفیت وجودی نظام احسن است.
محسن حبیبی؛ نرجس سادات حقایقی
چکیده
یکی از موضوعات اساسی در تفکر اسلامی، مسئله غایتمندی آفرینش است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا خداوند در آفرینش موجودات غایتی را در نظر داشته و یا اینکه خداوند منزه و بینیاز از غرض و غایت است؟ موضع اتخاذی هر یک از متفکران براساس مبانی خود، متفاوت است. نگارندگان درصد هستند تا به تبیین غایتمندی آفرینش از دیدگاه متکلمان و ابنسینا ...
بیشتر
یکی از موضوعات اساسی در تفکر اسلامی، مسئله غایتمندی آفرینش است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا خداوند در آفرینش موجودات غایتی را در نظر داشته و یا اینکه خداوند منزه و بینیاز از غرض و غایت است؟ موضع اتخاذی هر یک از متفکران براساس مبانی خود، متفاوت است. نگارندگان درصد هستند تا به تبیین غایتمندی آفرینش از دیدگاه متکلمان و ابنسینا بپردازند. معتزله معتقد به غایتمندی آفرینش الهی و اشاعره قائل به عدم غایتمندی آفرینش خداوند جهت نفی هرگونه فقر ذاتی خداوند هستند. ابنسینا براساس دستگاه فلسفی خود، نگاهی متفاوت به این مسئله دارد. او همانند معتزله عدم غایتمندی آفرینش را عبث میداند و در عین حال همچون اشاعره وجود غایت در آفرینش را مخالف توحید میداند. ابنسینا با بیان طرحی نو، معتقد است به وجود آمدن این جهان، براساس غایت صورت نگرفته است. او قائل است علت تحقق موجودات، علم عنایی خداوند میباشد. روش این پژوهش از سنخِ توصیفی-تحلیلی است.