سعید خدادادی؛ محمد علی رضایی چراتی؛ مجتبی قراباغی؛ سعید محمد پور
چکیده
یکی از مهمترین بحثهای کلامی مسئله قضا و قدر علمی و ناسازگاری آن با بداء است. برخی از علمای عامه بر این باور هستند که هرگز تغییری در قضا و قدر الهی ایجاد نمیشود، زیرا این امر را با علم خداوند مغایر میدانند. در مقابل این گروه، امامیه معتقد به تغییر قضا و قدر الهی هستند، زیرا ازنظر آنان قضا و قدر بر دو قسم است: قضا و قدر حتمی؛ قضا و ...
بیشتر
یکی از مهمترین بحثهای کلامی مسئله قضا و قدر علمی و ناسازگاری آن با بداء است. برخی از علمای عامه بر این باور هستند که هرگز تغییری در قضا و قدر الهی ایجاد نمیشود، زیرا این امر را با علم خداوند مغایر میدانند. در مقابل این گروه، امامیه معتقد به تغییر قضا و قدر الهی هستند، زیرا ازنظر آنان قضا و قدر بر دو قسم است: قضا و قدر حتمی؛ قضا و قدر مشروط؛ بنابراین آنچه امامیه به آن معتقد است، تغییر قضا و قدر مشروط از جانب خداوند است که با آموزه بداء یا تغییر سرنوشت نیز سازگار است. ازآنجاییکه در بین متکلمین مسلمان، درباره آموزه بداء و ارتباط آن با قضا و قدر الهی، اختلافنظر وجود دارد، ازاینرو در نوشتار حاضر به بررسی دیدگاه فریقین در این مسئله پرداخته شده است. روش این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است و بر اساس آن نشان داده شده است که رویکرد علمای اهل سنت به این مسئله یکسان نیست. بعضی از آنان با تأکید بر معنای لغوی بداء، آن را در مقابل قضا و قدر میدانند و گروهی دیگر از علمای اهل سنت مانند امامیه قضا و قدر را به دو قسم حتمی و غیر حتمی تقسیم میکنند. بر مبنای این دیدگاه بداء در قسم غیر حتمی رخ دهد و مؤیداتی برای آن در آیات و روایات وجود دارد
سعید سلیمی
چکیده
یکی از صفاتی که در آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام در مورد خداوند متعال به کار رفته، صفت «اراده» می باشد. در مرید بودن خدای متعال بین متکلمان و حکیمان اختلافی نیست؛ اما در تفسیر اراده خدا اختلاف وجود دارد. شیخ مفید در آثار متعدد کلامی خود، اراده الهی را صفتی حقیقی، لنفسه و ذاتی برای خداوند متعال ندانسته، بلکه صفتی ...
بیشتر
یکی از صفاتی که در آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام در مورد خداوند متعال به کار رفته، صفت «اراده» می باشد. در مرید بودن خدای متعال بین متکلمان و حکیمان اختلافی نیست؛ اما در تفسیر اراده خدا اختلاف وجود دارد. شیخ مفید در آثار متعدد کلامی خود، اراده الهی را صفتی حقیقی، لنفسه و ذاتی برای خداوند متعال ندانسته، بلکه صفتی مجازی، فعلی و خارج از ذات ارزیابی میکند و پرداختن به آن را از باب ورود در لسان شرع میداند؛ همانند صفات غضب، رضایت، حب و بغض که عقل اتصاف آنها برای خداوند متعال را نمیپذیرد. وی مانند متکلمین معتزلی بغداد هم عصر خود، اراده الهی را عبارت از نفس فعل الهی و مغایر با علم و قدرت می داند. نیز اراده را از همراهی با ذات و در مرتبه ذات بودن عزل میکند و همگام با روایات، آن را حادث و غیر ازلی میخواند، در حالی که علم و قدرت از صفات حقیقی و ذاتی خداوند نزد وی هستند. بداء در مرحله اراده تکوینی به صورت فعل اول (قبل از بداء) و فعل ثانی (پس از بداء) می باشد که هر دو، نفس فعل و مرحله ای از تکوین می باشد و از بداء در اراده تشریعی (امر به فعل حسن در تشریع) به نسخ تعبیر می شود. قدر و قضاء از نگاه وی بر اراده( نفس فعل) تقدم دارد. شیخ مفید همگام با معتزله بغداد، بخاطر عدم انتساب قبائح به خداوند، منکر شمول اراده تکوینی خداوند در همه امور بودند.
زهره اخوان مقدم؛ فرشته طاهری
چکیده
یکی از عالیترین مفاهیم قرآنی که از سوی معصومان نیز مورد تأیید قرار گرفته، مسئلۀ «بداء» است. اگرچه «بداء» به معنای امکان تغییر مقدرات غیر حتمی خداوند بر اساس افعال اختیاری انسان و پارهای حوادث و وقایع و شرایط ویژه، در میان عموم علمای متأخر شیعه پذیرفته شده؛ امّا این مسئله در میان عالمان متقدم، از نظر مفهوم و ماهیّت آن، ...
بیشتر
یکی از عالیترین مفاهیم قرآنی که از سوی معصومان نیز مورد تأیید قرار گرفته، مسئلۀ «بداء» است. اگرچه «بداء» به معنای امکان تغییر مقدرات غیر حتمی خداوند بر اساس افعال اختیاری انسان و پارهای حوادث و وقایع و شرایط ویژه، در میان عموم علمای متأخر شیعه پذیرفته شده؛ امّا این مسئله در میان عالمان متقدم، از نظر مفهوم و ماهیّت آن، با اختلافهایی همراه بودهاست. کلینی از جمله کسانی است که نظر او با نظر مشهور فعلی عالمان شیعه، کاملاً هماهنگ میباشد. در این نوشتار، مستندات قرآنی باب بداء از کتاب کافی مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در ضمن آن، به تبیین درست این مسئله و به ویژه عدم تنافی این مسئله با علم علی الاطلاق خداوند، بر اساس روایات موجود در این کتاب، راستی آزمایی خواهد شد. کلینی؛ «بداء» را به معنای مشهور آن، با استناد به آیات مختلف از قرآن، پذیرفته و آن را جزء اعتقادات ضروری شیعه، بر شمردهاست. طبق روایات کافی، همۀ پیامبران الهی در طول تاریخ، امت خود را به این باور فراخواندهاند. همچنین این مسئله تنها در دایره قضای غیر محتوم خداوند، معنا پیدا میکند و علم الهی، هم قضای پیشین و هم قضای تغییر یافته در این پدیده را در بر دارد. بر این اساس، باور به مسئله بداء، هرگز به منزلۀ اعتقاد به جهل و یا نقص پروردگار متعال نمیباشد.
اکرم خلیلی نوش آبادی
چکیده
یکی از مسائل کلامی شیعه مسئلة «بداء»ست که پیوند نزدیکی با مبحث علم الهی پیش از ایجاد دارد و بهجهت سوءفهم متکلمان اهل سنّت، به یکی از چالشهای دامنهدار میان این دو گروه تبدیل شده و در مواردی، موجب نسبت دادن اتهامات ناروا و بیاخلاقیهای متعددی از سوی متکلمان اهل سنّت به شیعه و حتی ائمة طاهرین شده است. عبدالله الجمیلی یکی ...
بیشتر
یکی از مسائل کلامی شیعه مسئلة «بداء»ست که پیوند نزدیکی با مبحث علم الهی پیش از ایجاد دارد و بهجهت سوءفهم متکلمان اهل سنّت، به یکی از چالشهای دامنهدار میان این دو گروه تبدیل شده و در مواردی، موجب نسبت دادن اتهامات ناروا و بیاخلاقیهای متعددی از سوی متکلمان اهل سنّت به شیعه و حتی ائمة طاهرین شده است. عبدالله الجمیلی یکی از متکلمان سنیمذهب است که با نگارش کتاب بذل المجهود فی اثبات مشابهة الرافضة للیهوددرصدد است با ارائة تعریف حقیقی از بداء، شیعه را متهم سازد که خداوند تعالی را به علم پس از جهل و تغییر در رأی و اراده متصف کرده و منزلت او را تنزل داده است. یادآوری باورهای شیعی در مسئلة علم پیش از ایجاد و همچنین استعمال بداء بهمعنی شیعی آن در معتبرترین کتب اهل سنّت، اشاره به اقدامات ناصواب الجمیلی در راستای ثابت کردن فرضیة خود، لزوم ارائة نظرات علمای معاصر شیعی درخصوص مراد متقدمان شیعی از اصطلاح «بداء» و اثبات بیاعتبار بودن اتهامات مطرحشده از سوی الجمیلی، ضرورت این مطالعه را روشن میسازد. نگارنده تلاش میکند با ارائة مفهوم حقیقی و مجازی بداء، فهرست نمودن اتهامات الجمیلی به شیعه و بررسی اسناد مربوط به این اتهامات، با ذکر پاسخهای مناسبی به هریک از آنها نواقص موجود در اسناد را بررسی نماید.